🛑پاسخی شفاف به بیانیه شورای هماهنگی تشکل های صنفی اعضای هیات علمی دانشگاه ها در اعتراض به رتبه‌بندی معلمان ✍️ آموزگار نسب 🔘 بیانیه شورای هماهنگی تشکل های صنفی اعضای هیات علمی دانشگاه ها و پژوهشگاه های ایران در اعتراض به گره زدن افزایش سالیانه حقوق معلمان به درصدی از دریافتی مرتبه های مختلف اعضای هیات علمی در نوع خود تاسف بار و تامل بر انگیز بود. این بیانیه در حالی تکریم معلمان را به عنوان خادمان عرصه تعلیم و تربیت از وظایف دولت یا حاکمیت می داند که در ادامه با تنزیل جایگاه آنان ، معلمان را جماعتی می داند که با فعالیتهای آموزشی و پژوهشی غریب و بیگانه بوده ، پیوند خوردن عنوان معلمی با پیشوند هایی مانند استادیار ،دانشیار و امثالهم را موجب به خطر افتادن یا تزلزل در منزلت تاریخی و جهانی استادان دانشگاه ها می داند. 🔘 نویسندگان این بیانیه با بزرگ نمایی از سهم دانشگاه در تولید ناخالص ملی ، با دست کم گرفتن نقش آموزش وپرورش, خود را تافته ی جدا بافته ای می دانند که کسوت استادی تنها به قامت آنها زیباست و معلمان حق ندارند در این نظام کاستی و طبقاتی به مراتب آهورایی آنها نزدیک شوند. این حضرات اگر از اندک سواد پژوهشی برخودار بودند لابد می دیدند امثال «تئودور شولتز» به عنوان بزرگترین اقتصاددان معاصر و پدر نظریه سرمایه انسانی، آموزش وپرورش را مهمترین سرمایه‌گذاری در انسان می داند که می تواند موثرترین نقش را در رشد و توسعه جوامع بر عهده گیرد. 🔘 نویسندگان کم سواد این بیانیه با اشاره به موادی از قانون مدیریت خدمات کشوری در حالی نمایندگان مجلس را به خاطر همترازی معلمان با ۸۰ درصد دریافتی اعضای هیات علمی دانشگاه ها به چالش کشیده اند که حتی حاضر نیستند کارمندان دون پایه یا کارکنان غیر هیات علمی دانشگاه ها را تحت پوشش این قانون تبعیض آمیز قرار دهند. ایکاش تنظیم کنندگان این بیانیه ، به جای این برخورد تنگ نظرانه ، یک بار زحمت خواندن نقشه جامع علمی کشور را بر خود هموار کرده تا می دیدند در این سند چرا و چگونه معلمان تالی تلو استادان ،پژوهشگران و فن آوران قرار گرفته اند؟! 🔘 معلم یک کارمند معمولی پشت میز نشین نیست که وی را به قانون خدمات کشوری حواله دهید. ببنید برخی از وزیران زمان روحانی چه بلایی بر سر آموزش وپرورش آورده اند که امثال شما نگرانید با مضاف شدن نام معلم به پیشاوندی مانند استادیار با مربی جایگاه و منزلت اجتماعی استادان لوث شده از درون مایه، تهی شود. حق با شماست گناه آموزش وپرورش این است که در سی سال گذشته به ویژه هشت سال دولت روحانی به وزیرانی مانند فانی اجازه داد لشگری از دانش آموختگان بیکار دانشگاه را بدون هیچ میزان و محکی با دستمزدی کمتر از یک کارگر افغانی به عنوان معلم خرید خدماتی اجیر کرده ، روانه کلاس های درس نماید تا خوش خدمتی کرده ،اموزش وپرورش ارزان اما بی کیفیت اداره شود. 🔘 حق با شماست وقتی امثال فانی ،مدارس دولتی را با خاک یکسان کرده ،شما استادان،نمایندگان مجلس ، مدیران کل به تاسی از دیگر مقامات پولدار و آقازاده‌ها بچه های خود را راهی مدارس غیر دولتی می کنید معلوم است معلم جرات عرض اندام به موازات شما را ندارد. حق با شماست گناه آموزش وپرورش آن است که در سی سال گذشته کرسی وزارت را فقط به وزارت علومی ها سپرده تا از آموزش و پرورش ویرانه ای برجای بماند که نمایندگان سوپر انقلابی تهران ، پرداختن به معیشت معلمان را به منزله سقوط ازاد اقتصاد کشور دانسته حاضر نیستند زیر بار عادلانه کردن دستمزد معلمانش بروند. 🔘حق با شماست وقتی خیلی از نمایندگان معلم مجلس به محض اینکه پایشان به مجلس رسید برای ان که از حقوق های نجومی جا نمانند جذب وزارت نفت شده یا با دست و پا کردن مدرک سهمیه ای و تبصره‌ای به جمع شما استادان می پیوندد مسلم است لایحه رتبه بندی پس از ده سال همچنان در خان اول، زمین گیر می شود. عناوین پنج گانه مندرج در ماده ۳ لایحه رتبه‌بندی چنان به قبای نویسندگان این بیانیه بر خورده که گویی تمامی این حضرات علامه و فتانه روزگارند و با سواد اعظم یا جماعت جهال طرف حسابند. خیر آقا ! از این خبرها نیست ! بیخود تولید ناخالص داخلی را به نام خود مصادره نکنید ! تولید غالب شما ، همان جمعیت میلیونی دانش آموختگانی است که هیچ تناسبی بین محفوظات دانشگاهی آنها با نیاز بازار کار وجود ندارد. 🔘البته این گلایه از آقای قالیباف به عنوان رییس مجلس همچنان به قوت خود باقی است که برغم شعارهای زمان انتخاباتش ،قدم جدی برای بهبود معیشت معلمان متناسب با تورم برنداشت اما در همین امسال طی یک قیام و قعود ساده ، فله ای بین ۸تا ۱۸ میلیون تومان به حقوق شما ها افزوده شد. گرچه کاشف به عمل آمده حقوق های ۵۸ میلیونی نیز به برخی از کارکنان وزارت بهداشت و درمان به دور از چشم سامانه شفاف سازی حقوق و دستمزد کماکان در حال پرداخت شدن است.