بسیجی یعنی علی!
یکی از حیرتانگیزترین و شورانگیزترین جملات در وصف «بسیج»، این جملهی امامخامنهای است؛ جملهای که اگر بسیجیان عالم برای آن جان بدهند، جا دارد: «بسیجی یعنی «علی» که تمام وجودش وقف اسلام بود.»
«علی» یک «بسیجیفعال» تمامعیار بود که مهمترین ویژگیاش-که جانم به قربانش-«وسط میدانبودنهایِ بهنگام» برای اسلام و قرآن بود.
اگر «ایمان آوردن» به پیامبر و انقلاب شکوهمندش در دوران غربت اسلام بود، علی «اولین مؤمن» به پیامبر بود و انقلابش.
اگر تحریم ناجوانمردانهی مستکبرانِ زمان علیه انقلاب جوان نبوی بود، علی شجاعترین«فرماندهیمیدانِ» امنیت شعب بود و بزرگترین«دورزنندهی تحریم»های مشرکان!
اگر گذشتنِ از جان برای «رهبرجانان» بود، علی «جانفداترین سربازگمنام» در لیلةالمبیتهای فراوان اسلام بود.
اگر جنگهای مشرکان و منافقان و یهودیان علیه اسلام و قرآن بود، علی غیورترین «سرداردلها»ی مسلمانان و والاترین«مدافع حرم» قرآن بود.
اگر «خدمترسانی» به محرومان و «نوازشگری» یتیمان بود، علی کریمترین «خادمانامت» در میان مردمان بود.
اگر«میدان سیاستورزی» برای احقاق حق پابرهنگان بود، علی بزرگترین «دیپلماتانقلابی» در برابر مستکبران بود.
اگر کارزارِنفسگیرِ«صبرانقلابی» برای بقای اصل انقلاب نبوی بود، علی صبورترین«امامزمان» در برابرِ غاصبان و منافقان بود.
اگر «رهبریهای داهیانه و حکیمانه و قاطعانه» در دنیای پرتلاطم کفر و ظلم و نفاق بود، علی حکیمترین و قاطعترین «رهبرِعالمیان» بود.
اگر روشنگری در برهههای غبارآلود و گمراهکنندهی بعد از پیامبر بود، علی بهنگامترین«مجاهد تبیین» برای ذهنها و جانهای مستضعفان بود.
اگر مبارزه با فتنه و بیرون آوردن چشم خیرهی آن از حدقه بود، علی قاطعترین «رهبرحکیم» جهان در مواجهه با فتنهگران بود.
و اگر مظلومیت و اقتدار و غربت و گمنامی و معنویت و خلوص بود، علی بود و علی بود و علی بود.
«امامخامنهای عزیز و بسیجیانش»، بالاترین مصادیق «شِيعَتُنا خُلِقُوا مِنْ فاضِلِ طِينِتِنا» هستند، نسبت به «بزرگترین بسیجی عالم»؛ همانانی که سرانجام نهایی تاریخ را رقم خواهندزد «وَ لَو کَرِهَ الکافِرون»!
✍ عباس بابائی. بمناسبت پنجم آذرماه سالروزتشکیل بسیج بفرمان امام خمینی ره
@farmandemajid