▪️از خائن تا خیانت در fatf
تصویب اف ای تی اف در مجلس شاید یک خیانت باشد؛ اما تصویب کننده ها هم خائنند؟ خیر. ایندو متفاوتند. ممکن است امری خیانت باشد اما عاملان آن خائن نباشند. خیانت نتیجه عمل است، هرچند فاعل ممکن است عالم به نتیجه نباشد. در روایات داریم که دو گروه نتیجه عمل شان یکیست. حضرت فرمود دو گروه پشت مرا شکستند؛ عالم متهتک و جاهل متنسک.
البته سازندگان یک شنبه بهارستان، میتوانند ازین دو گروه نیز فراتر باشند. بخشی ممکن است نیت اصلاحی داشته باشند اما در مصداق خطا کنند. بخشی ممکن است سیاسی رای داده باشند. بخشی دیگر جاهل به ماجرا باشند. برخی دیگر به وعده های دولت اعتماد کرده باشند و برخی تحلیل شان این باشد که ناگریزیم. دقت کنیم که نتیجه عمل، الزامن بر نیت انطباق ندارد. اتهام خیانت نیاز به تحقیقات امنیتی و اطلاعاتی دارد.
اما چرا اصرار دارم این افراد خائن نیستند؟ سه سطح دلیل وجود دارد.
دلیل اول ملاحظات شرعی است.
نیت خوانی در این سطح خلاف اخلاق و شرعست. در جمهوری اسلامی باید به مسئولین کشور حسن ظن داشت. تعبیر صریح و روشن رهبری انقلاب است.
اما سطح دوم ملاحظات مردمی و اجتماعی است که مهمترست.
خائن دانستن این افراد دو اثر اجتماعی جبران ناپذیر دارد. کسانی که بی محابا اتهام خائنی می زنند حتمن پای عوارض و نتایج این اتهام نخواهند ایستاد.
اثر اول جدا شدن مردم از حاکمیت و بی اعتمادی عمیق به مسئولین است. اتهام خیانت به فرد چه در مجلس و چه دولت، تخریب سهمگین پایگاه اجتماعی یک نهاد است؛ نه یک فرد. اولین سوالی که برای مردم شکل می گیرد اینست که این افراد خائن چطور به این مسند رسیده اند؟ دیگر اینکه چطور به این خائن ها اجازه می دهند همچنان در قدرت بمانند؟ آیا مافیایی از خیانت های تودرتو در قدرت وجود دارد که هم منافع اند؟
اثر قهری چنین تصویری بدترست. جامعه ای که در چنین سطحی دچار بی اعتمادی شود، با هیچ تصمیمی در هیچ سطحی از کارشناسی و نخبگی همراهی نخواهد کرد و این معادل فروپاشی حکمرانی است. مگر ممکن است دولت یا مجلسی بدون سرمایه اجتماعی؟
اما این اتهام اثر یک فرصت طلائی سیاسی-اجتماعی را هم از بین می برد. اتهام خیانت باعث می شود مردم نتیجه اراده خودشان را در حاکمیت نبینند. خیانت هیچ نسبتی با انتخاب مردم ندارد، اما اشتباه یک مسئول روی دیگر از اراده مردم است. خائن دانستن مسئولین اجازه نمی دهد مردم اراده شان را در تصمیم گیری اصلاح کنند. در همین ماجرای اف ای تی اف اگر بگوئید نماینده ها خائنند، مردم می گویند ما که از خائن بودن آنها اطلاعی نداشتیم و اشتباه را گردن شورای نگهبان می اندازند. اما اگر بگوئید اعتقاد و روش اینها اشتباهست و مردم هم نتیجه اش را ببیند، سبک انتخاب شان تغییر می کند.
اما سطح سوم این ماجرا اهمیتش از جهات مختلف بیشتر است.
خائن دانستن مسئولین یک آدرس اشتباه به جامعه متدین و انقلابی ماست. وقتی اسم خیانت می آید دوگانه حق وباطل شکل می گیرد. دوقطبی شمر و امام حسین ایجاد می شود. در چنین دوقطبی حیثیتی و حساسی، سبک رفتاری و تعاملی تغییر می کند. مگر با خائن می شود مماشات کرد؟ این پرسشِ بدون پاسخ باعث می شود جوانان حزب اللهی و انقلابی ما بجای روشنگری بیشتر، یا دچار یاس و افسردگی شوند و یا بدتر از آن نسبت به محکمات انقلاب اسلامی مثل سبک مدیریت رهبری دچار تردید جدی شوند.
جریان انقلابی موتور محرکه آرمانگرایی است. مراقبت و صیانت از این جریان مخلص و معتقد، بر بزرگان انقلاب واجب است. از ابتدا نباید زمین نقدهای کارشناسی و گلایه ها جوری چیده شود که اگر شکستی صورت گرفت، شائبه خیانت و خائنی شکل گیرد. چاره ای اندیشیم؛ مهمتر ازین مهم نداریم.
📝 محسن مهدیان
@Fars_plus