‏خونه همسایمون نشسته بودم بچه هاش بازی میکردن، یهو یکیشونو دیدم دسته گل دستشه، گفتم آنا میری خواستگاری مثلا؟ گفت نه خاله مثلا لنا مرده میریم سرقبرش، مامانشون صداش زد گفت بازی قحطیه؟ این چه بازیه که مثلا مردی؟ گفت نه مامان من الکی گفتم مردم که با شوهر آنا یواشکی بریم خارج شوهرمم نفهمه. حالا باز بشینید با بچه هاتون سرایلای جم تی وی ببینید!!!! 》ن‌فر《 @farsitweets