امروز دوست دوران کودکی منو دید. با ۱۹۶ سانت قد جوری منو بغل کرد که پاهام روی هوا معلق بود. منو سفت بغل کرده بود و ول نمیکرد. ریشهاش صورتم رو میسوزوند و گردنم رو آنچنان فشار میداد که هر آن منتظر بودم یه صدای تق بیاد و قطع نخاع شم. وقتی تصمیم گرفت منو بذاره پایین انگار توی آسانسور، پارکینگ ۶- رو زدم. وقتی رسیدم به زمین میخواستم سجده شکر بجا بیارم. به مامانم گفتم این چرا همچین کرد؟ گفت هوا سرده، توی ارتفاع ۱۹۶ سردتر هم هست. مخش یخ زده.
»دلفین«
@farsitweets