💔 شهیدی که حضرت اباالفضل به کنارش آمدند. روایت همسر شهید: پیکرش به‌طور کامل سوخته و استخوان‌هایش درهم شکسـته بود، بعد از دیدن پیکرش دیگر آرام و قرار نداشتم... در خواب به سراغم آمد و دلسوزانه گفت: چرا این قدر ناراحتی؟ من از اینکه تو با دیدن جنازه ام اذیت شـدی ناراحتم! بعد با حالتی خاصی گفت: باور کن قبل از شهادت تعداد زیادی تانک عراقی را منهدم کردم و لحظه شهادت هیچ چیز نفهمیدم، چون حضرت اباالفضل(ع) در کنارم بود و آقا امام زمان (عجل الله) در بالای سـرم نشسته بودند. همسر انتشار به مناسبت ⚜️ @farvi_1401 ⚜️