فریاد ِقهرمان
#تفسیر_اهل_بیت_علیهم_السلام آل عمران الهادی (علیه السلام)- رِسَالَتُهُ (علیه السلام) فِی الرَّدِّ
آل عمران الصّادق (علیه السلام)- عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ سَأَلْتُ سَیِّدِیَ الصَّادِقَ (علیه السلام) مَا ذَا یَصْنَعُ الْمَهْدِیُّ (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قَالَ یَثُورُ سَرَایَا عَلَی السُّفْیَانِیِّ إِلَی دِمَشْقَ فَیَأْخُذُونَهُ وَ یَذْبَحُونَهُ ثُمَّ یَظْهَرُ الْحُسَیْنُ (علیه السلام) فِی اثْنَیْ عَشَرَ أَلْفَ صِدِّیقٍ وَ اثْنَیْنِ وَ سَبْعِینَ رَجُلًا أَصْحَابِهِ یَوْمَ کَرْبَلَاءَ فَیَا لَکَ عِنْدَهَا مِنْ کَرَّهًٍْ زَهْرَاءَ بَیْضَاءَ ثُمَّ یَخْرُجُ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ علی‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) ... وَ یَخْرُجُ السَّیِّدُ الْأَکْبَرُ مُحَمَّدٌ رسول‌الله (صلی الله علیه و آله) ... ثُمَّ لَکَأَنِّی أَنْظُرُ یَا مُفَضَّلُ إِلَیْنَا مَعَاشِرَ الْأَئِمَّهًِْ بَیْنَ یَدَیْ رسول‌الله (صلی الله علیه و آله) نَشْکُو إِلَیْهِ مَا نَزَلَ بِنَا مِنَ الْأُمَّهًِْ بَعْدَهُ فَیَبْکِی رسول‌الله (صلی الله علیه و آله) وَ یَقُولُ یَا بَنِیَّ مَا نَزَلَ بِکُمْ إِلَّا مَا نَزَلَ بِجِدِّکُمْ قَبْلَکُمْ فتَبْتَدِئُ فَاطِمَهًُْ (سلام الله علیها) ... ثُمَّ یَقُومُ الْحُسَیْنُ (علیه السلام) مُخَضَّباً بِدَمِهِ هُوَ وَ جَمِیعُ مَنْ قُتِلَ مَعَهُ فَإِذَا رَآهُ رسول‌الله (صلی الله علیه و آله) بَکَی وَ بَکَی أَهْلُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ لِبُکَائِهِ وَ تَصْرُخُ فَاطِمَهًُْ (سلام الله علیها) فَتُزَلْزَلُ الْأَرْضُ وَ مَنْ عَلَیْهَا وَ یَقِفُ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) وَ الْحَسَنُ (علیه السلام) عَنْ یَمِینِهِ وَ فَاطِمَهًُْ (سلام الله علیها) عَنْ شِمَالِهِ وَ یُقْبِلُ الْحُسَیْنُ (علیه السلام) فَیَضُمُّهُ رسول‌الله (صلی الله علیه و آله) إِلَی صَدْرِهِ وَ یَقُولُ یَا حُسَیْنُ (علیه السلام) فَدَیْتُکَ قَرَّتْ عَیْنَاکَ وَ عَیْنَایَ فِیکَ وَ عَنْ یَمِینِ الْحُسَیْنِ حَمْزَهًُْ (رحمة الله علیه) أَسَدُ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ جَعْفَرُ بْنُ أَبِی طَالِبٍ الطَّیَّارُ (رحمة الله علیه) وَ یَأْتِی مُحَسِّنٌ (علیه السلام) تَحْمِلُهُ خَدِیجَهًُْ‌بِنْتُ خُوَیْلِدٍ (سلام الله علیها) وَ فَاطِمَهًُْ بِنْتُ أَسَدٍ (سلام الله علیها) أُمُّ امیرالمؤمنین (علیه السلام) وَ هُنَّ صَارِخَاتٌ وَ أُمُّهُ فَاطِمَهًُْ (سلام الله علیها) تَقُولُ هذا یَوْمُکُمُ الَّذِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ. الْیَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَها وَ بَیْنَهُ أَمَداً بَعِیداً. امام صادق (علیه السلام) مفضّل گفت: ... بعداً مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) چه می‌کند؟ فرمود: «لشکری برای دستگیری سفیانی به دمشق می‌فرستد؛ او را گرفته و روی سنگی سر می‌برند. آنگاه حسین (علیه السلام) با دوازده هزار صدّیق و هفتاد و دو نفری که در کربلا از یاران او بودند و با وی شهید شدند آشکار می‌شود. ای خوش آن رجعت! سپس صدیق اکبر امیرالمؤمنین علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) ظهور می‌کند ... آنگاه آقای بزرگ محمّد رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله) ظهور می‌کند ... ای مفضّل! گویا می‌بینم که ما ائمه (علیهم السلام) آن موقع جلو پیغمبر (صلی الله علیه و آله) جمع‌شده و به آن حضرت شکایت می‌کنیم که امّت بعد از وی چه به روز ما آوردند و می‌گوییم امّت ما را تکذیب کردند و بی‌اعتنایی و نفرین و لعنت و تهدید به قتل نمودند، والیان ستمگر آن‌ها ما را از وطن بیرون آورده به پایتخت خود بردند و جمعی از ما را با سم و حبس کشتند. در این وقت پیغمبر (صلی الله علیه و آله) سخت گریه می‌کند و می‌فرماید: «ای فرزندان من! هرچه به شما رسید بیشتر به جدّ شما رسید ... آنگاه امام حسین (علیه السلام) با بدنی آغشته به خون خود و یارانش که با وی کشته شدند در جلو پیغمبر (صلی الله علیه و آله) می‌ایستد. چون پیغمبر (صلی الله علیه و آله) او را می‌نگرد زارزار می‌گرید. از گریه‌ی او اهل آسمان و زمین نیز گریه می‌کنند. فاطمه‌زهراء (سلام الله علیها) هم ناله جانکاه از دل پر الم در می‌آورد. از ناله‌وشیون و گریه‌وزاری آن حضرت (علیه السلام) زمین و اهل زمین متزلزل می‌گردند سپس امیرالمؤمنین (علیه السلام) و امام حسن (علیه السلام) در سمت راست پیغمبر (صلی الله علیه و آله) و فاط‌مه‌زهرا (سلام الله علیها) در سمت چپ آن حضرت (صلی الله علیه و آله) قرار می‌گیرند. پیغمبر (صلی الله علیه و آله) او را در آغوش می‌گیرد و می‌گوید: «ای حسین (علیه السلام) فدایت گردم! دیدگانت روشن باد و دیدگان من هم روشن باشد سپس حمزه سیدالشهداء (علیه السلام) عموی پیغمبر (صلی الله علیه و آله) در سمت راست آن حضرت (صلی الله علیه و آله) می‌ایستد و در سمت چپ جعفربن‌ابی‌طالب (طیار) قرار می‌گیرد.