به خویشتن خطاب می کنم:
ای همبازی اطفال ! ای سرگرم به قیل و قال ! ای اسیر اصطبل و علف ! ای دور از سعادت و شرف ! ای محبوس در لظای (:: آتش) هوی ! ای محروم از جنت لقاء! عمر به بی حاصلی و بوالهوسی گذشت ، چه شود که به خود آیی و ببینی چه کسی ! بل تؤثرون الحیوه الدنیا و الاخره خیر و ابقی ، کلا بل تحبون العاجله و تذرون الاخره ندانم چه کسی در خانه دوست رفت و نا امید برگشت ؟!
یک صبح به اخلاص بیا بر در ما
گر کام تو بر نیامد آن گه گله کن
چه کسی سوز دلش به التهاب آمد و برد (:: خنکای) الیقین عشق التهابش را فرو ننشاند؟
ای که عاشق نئی ، حرامت باد
زندگانی که می دهی بر باد
✍علامه حسن زاده آملی
📚نامه ها و برنامه ها
https://eitaa.com/farzandane_allame