فرزندان ایران
-خاطرهای از شهید مهـدی زینالدین توی تدارکات لشکر، یکی دو شب میدیدم ظرفهای شام رو یکی شسته.. نمیدونستیم کار کیه!! یک شب، مچش رو گرفتیم، آقا مهدی بود... گفت: "من روزها نمیرسم کمکتون کنم، ولی ظرفهای شب با من"
🇮🇷 فرزندان ایران