#خاطرات_زایمان
سلام به همه عزیزان 🌺🌺
میخوام یه خاطره
شیطنت امیز بگم از بارداری اولم😜
من تازه ازدواج کرده بودم خیلی دوست داشتم زودتر بچه دار بشم اخه خانواده خودم هم خیلی ازم دور بودن خیلی تنها بودم😔
هر چی من اصرار میکردم همسرم زیر بار بچه داری نمی رفت میگفت ما اول زندگی هیچی نداریم و...😡
البته اون وقتا خیلی اعتقادات محکمی نداشت به اینکه واقعا خدا روزی رسون😔
خلاصه تازه یک سالی بود که از ازدواجمون گذشت وما همچنان در حال مبارزه وموفق نشدم😔
بد بختیش به این بود که خودش جلوگیری میکرد وهیچ وقت از وسایل جلوگیری استفاده نمی کردم 😭
نقشه ای به سرم زد گفتم گولش بزنم تا باردار بشم 👌بهش گفتم من دارم قرص می خورم تا خیالمون راحت تر باشه تو دیگه خودت اذیت نکن جلو خودش یه بسته گرفتم وشبا یه دونه میذاشتم تو دهنم ومیگفتم برم روش اب بخورم خفه نشم 😉 تو ظرف شویی تفش میکردم ومی یومدم . ولی شوهرم از اون ادم سر سختابوداااااااااا میدونید چی بهم میگفت ؛ میگفت به این قرص تنها نمیشه اکتفا کرد ممکن ادمی یهو یادت بره وکار از کار بگذره😭😭
خدایا این دیگه کیه 😭 بگما زمان ۲۰ سال پیش که ما ازدواج کردیم مردا خیلی وارد به همه چی نبودن مثل حالا . ولی از شانس من اقای ما همه چی حالیش بود😭😭
خلاصه منم گفتم اینطوری نمیشه باید یه نقشه دیگه بکشم😍 حالا که اون زرنگ منم زرنگ تر باید باشم🤔
یه روز که نوبت دکتر زنان داشتم به خانم دکتر گفتم من بچه میخوام ولی شوهرم میگه حالا زود .راهی وجود داره که بدون اینکه همسرم راضی باشه من باردار بشم .گفت اگر همسرت خودش
جلوگیری داره هیچ راهی نیست🤕
خانم دکتر یکی از تاپ ترین دکترای شیراز بود حرفش خیلی سند بود منم گفتم خدایا میدونم اولین بار که شوهرم دروغ میگم ولی تو منو ببخش😰
تو راه برگشت بهش گفتم خانم دکتر گفتن احتمال اینکه شما بچه دار نشین خیلی زیاد حداقل تا ۶ماه هیچ جلوگیری نداشته باشین وبعدش بیایین یه سری ازمایشات انجام بدین تا ببینم مشکل از کدومتون😎😎
شوهر منم خیلی از ازمایش مردا بدش می یومد ومنم چون خیلی ناراحت بودم حرف منو باور کرد☺️☺️
خلاصه همون ماه اول من باردارشدم کلی خوشحال بودم وتو دلم عروسی بود که نگو از بس هول بودم چندتا بی بی چک هم خریده بودم برا تست دومیش که جوابم مثبت شد وسریع حالت تهوعم شروع شد دیگه مطمئن شدم . 😍😍😍😍
اون روز تولد حضرت زهرا س بود شوهرم یه کادو برام خریده بود اومد خونه .💐💐 بهش گفتم من باردارم 😌
خشکش زد .گفت چی میگی ما تازه یکماه رفتیم دکتر . دکتر که گفته بود حداقل تا ۶ماه باردار نمیشی😡
گفتم حقت بود من به هر روشی سعی کردم نشد این اخرین تیر ترکش من بود 😎😎😂
وای تا یک ماه ناراحت بود چرا گولش زدم و به قول خودش حالا امادگیش ندارم . ولی من برا خودم عشق میکردم یه بچه داره تو بدنم رشد میکنه با وجودی که خیلی بد ویار بودم وخیلی سختی کشیدم ولی خیلی خوشحال بودم . 😍
البته این خاطره من به هیچ کس توصیه نمیکنم چون ممکن مرد از نظر روحی با خانم در زمان بارداری هم کاری نکنه وخانم ضربه روحی بخوره وحتما روی فرزندشون هم تاثیر منفی میذاره. سعی کنید با محبت ومنطق با هم برای تولد فرزندتون اقدام کنید.
خدایا بابت همه داشته هات نداشته هات شکر . همه کسانی که چشم انتظار فرزندن خدا بهترین ها رو نصیبشون کنه 🙏
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686