#خاطره_تجربه۱۶
#فرزنداوری
#بحران_جمعیتی
اینو هم بگم که من تنبلی تخمدان داشتم و دارم و همیشه با این موضوع درگیرم همیشه پریود نامنظم دارم و عقب و جلو میوفته، برای بچه اول چون واقعا خیلی مشتاق بودیم و منتظر، تا من عقب مینداختم آزمایش بتا میدادیم، دیگه وارد شده بودم میدونستم عدد بتا باید حداقل سه رقمی باشه که احتمال بارداری وجود داشته باشه، اما بتای آزمایش هام همیشه 0 یا یک و دو بود😢یازده تا آزمایش تو دوسالی که باردار نشده بودم داده بودم که اخریش خدا رو شکر مثبت شد...
بهبهان که مستقر شدیم، دوسه ماهی بود من پریود نشده بودم اما همش میخواستم خوب جابجا بشیم بعد برم دکتر، از طرفی هم چون محمد مهدی رو خیلی سخت باردار شده بودم تقریبا مطمئن بودم بچه نیست و مثل همیشه به قولی عقب انداختم فقط
رفتم دکتر و به خانم دکتر گفتم یا آمپول بنویسید من بزنم چون معمولا اینجوری میشم
خانم دکتر گفت من هرگز آمپول نمینویسم اول باید آزمایش بدی، من اصرار کردم و شرح حال خودم رو گفتم، گفتم که من به سادگی باردار نمیشم باید برم دکتر،، و این بچه نیست، هرچی گفتم اصلا قبول نکرد، گفت باید بری ازمایش... یه آزمایش نوشت رفتم دادم و جوابش رو گرفتم، با کمال ناباوری چشمهام ستاره زد🤩🤩🤩
بتا 1200 بود اصلا باورم نمیشد
بردم به خانم دکتر نشون دادم کلی هم تشکر کردم، خانم دکتر یه سونو نوشت و همونروز سریع رفتم سونو رو دادم
دکتر سونوگرافی گفت فقط ساک حاملگی تشکیل شده و احتمالا خود به خود از بین بره😭😭😭
یعنی تو یه روز از عرش اومدم به فرش
اومدم خونه، حالتهای بارداری داشتم، هی به خودم میگفتم آش نخورده و دهن سوخته، حالا این حالت تهوع چی میگه وقتی بچه نیست😢😔
بعد یکی دو روز وقتی خواب بودم حس کردم خیس شدم دویدم حموم دیدم که حالتی شبیه سقط جنین برام پیش اومد به همراه خونریزی، خیلی زیاد بود اما فقط یکبار شد و ادامه نداشت...
خلاصه گفتم همونطور که سونوگرافی گفته بچه سقط شد دیگه
ناراحت بودم و حالم از لحاظ روحی بد بود یکماه گذشت دیدم باز پریود نشدم رفتم دکتر گفت باز باید آزمایش بدی
اینجوری شد قیافم🙄🙄🙄🙄🙄
ادامه دارد😅
┄┅┅❅🤰🤱👶👩🦰🤰🤱❅┅┅┄
@farzandbano