رسانه (۱۵ تا ۲۱ سالگی)
#قسمت_سی_و_پنجم مزد خون #بر_اساس_واقعیت اخوی چی شد بالاخره برای امشب مطلبی، روضه‌ای، پیدا کردی
مزد خون غیر قابل تصور بود! نزدیک صد، صد و پنجاه تا مرد با لباس دشداشه‌ی عربی بلند با رنگ مشکی و شمشیر و قمه به دست! با کلی تجهیزات صوت و فیلمبرداری که همراه با صدای مداحی که شور گرفته بود و حسین حسین میخوند میزدن توی سر و صورتشون!!! من از دیدن چنین صحنه‌ای بیشتر وحشت کردم چون شمشیرها واقعی بودن و اگر یکیشون به سمت ما می‌اومد می‌تونست خیلی راحت قطعه قطعمون کنه! آخه کسی که به خودش رحم نمیکنه و این شمشیر رو با اون وضعیت میکوبه توی سر خودش، هیچ بعید نبود دست به چنین کاری بزنه! یه سری از اهالی محل هم دورشون جمع شده بودن، چون منطقه، منطقه‌ی شمیرانات تهران بود، بعضی از افراد که جمع شده بودن برای دیدن هیئت نوع تیپشون سبک خاصی داشت! با دیدن این دسته که مثلاً دسته‌ی عزاداری محرم بود! شروع به فیلم گرفتن با گوشی‌هاشون میکردن و با حالت‌های چهره‌ایی که نگفته پیداست چی با خودشون فکر میکنن، از این صحنه‌های دلخراش و وحشتناک فیلم می‌گرفتن! از دیدن چنین صحنه‌هایی واقعاً به لکنت زبان افتادم! بریده، بریده گفتم: مهدی... مهدی... این‌جا چه خبر! اینا چرا این‌جوری میکنن حاجی...! برگشت نگاهم کرد و گفت: مگه تو توی هیئت‌شون نبودی! من فکر کردم دیدی این صحنه‌ها رو! گفتم: یا پیغمبر!!! نه! من خیر سرم توی آشپزخونه بودم! یعنی اینا دار و دسته ی منصوراند! نیمچه لبخندی زد و گفت: منصور که یه نوچه‌ای مثل همین‌هاست! گفتم: نوچه! نوچه‌ی کی؟ گفت: فرقه‌ای به اسم شیرازی‌ها یادم افتاد منصور اون شب از شخصی به اسم سید صادق شیرازی حرف زد... گفتم: مهدی این وضع! توی این منطقه! واقعاً باعث نمیشه ملت راجع به عزدارهای آقامون امام حسین(ع) یه جور دیگه فکر کنن که چقدر انسان میتونه اهل خشونت و تهجر باشه که همچین کارایی انجام بده! گفت: اخوی کجای کاری! این‌جا که خوبه! حداقل ملت میدونن این رسم ما برای عزاداری امام حسین(ع) نیست، فرض کن این جماعت خیلی آزادانه توی خیابون‌های لندن، پایتخت انگلیس به اسم شیعه چنین کارهایی رو میکنن! فقط فک کن مردم اون‌جا با دیدن چنین تصاویر و صحنه‌هایی راجع به شیعه چی فکر میکنن!!!! چشم‌هام از حدقه زد بیرون گفتم: چی انگلیس! اخوی اون‌جا که شیعه پیش کش، اسم اسلام هم ببری حسابت با کرام‌الکاتبین! با کنایه گفت: پس خبر نداری بچه‌ها ارادتشون بیشتر از این حرف‌ها هست! تا جایی که روز عاشورا محموله، محموله شمشیر و قمه از انگلیس برای فرقه‌ی شیرازی‌ها توی کربلا توزیع می‌کنند! بعد با اشاره به همین دسته‌ی مثلاً عزاداری! گفت اون‌جا حوزه‌ی علمیه هم داریم فک کن چه طلبه‌ای از دل اون‌جا میاد بیرون تازه از نوع شیعه‌اش! گفتم: می‌دونم دشمنمونن ولی واقعاً آخه چراااا چه نفعی برای اون‌ها داره؟ اون هم بحث امام حسین(ع)؟! اون هم با این وضعیت خون ریختن به چه قیمتی؟! مهدی نفس عمیقی کشید گفت: بخاطر تفکر انگلیسی که میگه چرا زحمت بکشیم بجنگیم و نابودشون کنیم! بدون جنگ نابودمون کنن به راحتی و بی‌زحمت با تفرقه بین شیعه و سنی! به همین سادگی از داخل که بشکنیم دیگه مشکلشون حل میشه! چون وحدتی که زیر سایه اسلام باشه میشه نفوذ ناپذیری در مقابل هر چی دشمنه! اینا خوب میدونن ما با وحدت چه کارها که نمی‌کنیم. بهشون نشون دادیم‌ها! شعار نمیدم مرتضی! اون‌ها هم این رو، هم خوب فهمیدن، هم خوب دیدن، مثلاً یه نمونه‌اش وحدت که باشه هر مدل و هر چقدر هم که دشمن خبیث باشه در مقابل ما شکست معنی نداره، چون میشیم یک دست متحد! یکیش میشه تیپ حیدریون! یکیش میشه تیپ زینبیون! یکیش میشه تیپ فاطمیون! یکیشم میشه بچه‌های تیپ نبویون اهل سنت! که بلند شدن رفتن سوریه برای دفاع از اسلام جنگیدن شهید دادن و جلوی دشمن رو مثل بقیه مدافعان حرم گرفتن! اون‌وقت این‌ها که ادعای تشیع واقعی رو دارن وقتی داعش رسید کربلا داشتن فرار میکردن آقا مرتضی! تفاوت تفکر این‌جاهاست که هویدا میشه! همین تفکر غلط و متحجر و فاسد شیرازی‌ها و امثال شیرازی‌ها که کاملاً هدفمند هم هست باعث شد... ادامه دارد.... نویسنده: لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry15_21 ═══••••••○○✿ 🔚2673🔜