رسانه (۱۵ تا ۲۱ سالگی)
🌹سلام بر ابراهیم🌹 #پارت21 این قسمت: ايام انقلاب راوی: امير ربيعی ابراهيم از دوران کودکی عشق و ا
🌹سلام بر ابراهیم 🌹 شــب بود کــه با ابراهيم و ســه نفراز رفقا رفتيم مســجد لــرزاده. حاج‌آقا خيلي نترس بود. حرفهايی روی منبر می‌زد که خيلی‌ها جرأت چاووشــی گفتنش را نداشتند. حديث امام موســی کاظم که می‌فرمايد: «مردی از قم مردم را به حق فرا می‌خواند. گروهی استوار چون پاره‌های آهن پيرامون او جمع می‌شوند خيلی برای مردم عجيب بود. صحبت‌های انقلابی ايشان همين‌طور ادامه داشت. ناگهان از ســمت درب مسجد سر و صدایی شــنيدم. برگشتم عقب، ديدم نيروهای ساواک با چوب و چماق ريختند جلوی درب مسجد و همه را می‌زنند. جمعيت برای خروج از مسجد هجوم آورد. مأمورها، هر کسی را که رد می‌شد با ضربات محکم باتوم می‌زدند. آن‌ها حتی به زن و بچه‌ها رحم نمی‌کردند. ابراهيم خيلی عصبانی شــده بود. دويد به ســمت در، با چند نفر از مأمورها درگير شد. نامردها چند نفری ابراهيم را می‌زدند. توی اين فاصله راه باز شد. خيلی از زن و بچه‌ها از مسجد خارج شدند. ابراهيم با شجاعت با آن‌ها درگير شده بود. يک‌دفعه چند نفراز مأمورها را زد و بعد هم فرار کرد. ما هم به دنبال او از مسجد دور شديم. بعدها فهميديم که درآن شب حاج‌آقا راگرفتند. چندين نفر هم شهيد و مجروح شدند. ضرباتی که آن شب به کمر ابراهيم خورده بود، کمردرد شديدی برای او ايجاد کرد که تا پايان عمر همراهش بود. حتی در کشتی گرفتن او تأثير بسياری داشت. با شروع حوادث سال 57 همه ذهن و فکر ابراهيم به مسئله انقلاب و امام معطوف بود. پخش نوارها، اعلامیه‌ها و... او خيلی شــجاعانه کار خود را انجام می‌داد. لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry15_21 ═══••••••○○✿ 🔚4701🔜