چرا لیست نهایی کاندیداها برایمان عجیب است؟ 🔺پس از حدود ده روز گمانه زنی و چانه زنی، شورای نگهبان لیست کاندیداها را به وزارت کشور تحویل داد. گفته می شود رایزنی و نامه و تلفن و توصیه و فشار و تهدید و... به این شورا تا دقایق آخر ادامه داشته. اما نهایتا لیستی که از ساختمان خیابان فلسطین بیرون آمد، برخلاف انتظارات بود. همه فکر می کردند از میان کاندیداهایی که اصلاح طلب یا مورد حمایت آنان هستند، حداقل یکی دو نفر در لیست نهایی خواهند بود. اما هیچ کدام از آقایان جهانگیری، لاریجانی و پزشکیان صلاحیتشان احراز نشد و ترکیب کاندیداهای مورد توجه، تقریبا یکدست به نظر می آید. 🔹برخی معتقدند این اتفاق موجب ناامیدی اقشاری از مردم و کاهش مشارکت می شود و برخی حتی این ترکیب را تعیین پیش از موعد رئیس جمهور آینده عنوان کردند! 🔻یک سوال: چرا از این ترکیب تعجب کردیم؟ چرا توقع داشتیم حتما از گزینه های مورد پسند همه ی جناح ها در لیست کاندیداها باشد؟ در جواب می توان به دو دلیل عمده اشاره کرد. 1⃣ یادمان رفته وظیفه شورای نگهبان چیست! 🔹ما به صورت کلیشه ای فرض را بر این گرفته ایم که شورای نگهبان باید انتخابات را مهندسی کند و وظیفه دارد همه سلایق را در احراز صلاحیت کاندیداها لحاظ کند. یعنی اگر صلاحیت گزینه ای از جناح الف، فرضا به خاطر نداشتن شرایط ماده یک محرز نشد، می توان صلاحیت گزینه ی جناح ب را با وجود نداشتن همان شرایط محرز دانست! تنها به دلیل اینکه جناح الف گزینه دیگری دارد و جناح ب گزینه دیگری ندارد. 🔹با داشتن این پیش فرض غیر منصفانه مدعی عدالت و قانون هم هستیم. شورای نگهبان موظف است به مرّ قانون عمل کند؛ یعنی اگر برایش ثابت شد کسی تخلف، ترک فعل، انفصال از خدمت، محکومیت قضایی، اظهارات و اقدامات مغایر با منافع و امنیت ملی... دارد، با هیچ مصلحت و توصیه و انعطافی اجازه ندهد چنین شخصی سرنوشت مردم را به بازیچه بگیرد. 2⃣در مورد علل افت مشارکت و عوامل افزایش مشارکت دچار خطا هستیم. 🔹بعضی ادعاها ریشه ای ندارند جز تکرار. گوبلز وزیر پروپاگاندای هیتلر می‌گوید: «هیچ بعید نیست که از طریق تکرار بتوان ثابت کرد که مربع، یک دایره است!» آنقدر تکرار شده که ما تصور می کنیم اگر همه جناح ها در لیست کاندیداها گزینه داشته باشند، حتما مشارکت بالا خواهد رفت. دلیل این مدعا هم انتخابات های پرشور 88 و 96 است که رقابت شدید بین دو جناح، تنور انتخابات را گرم کرد. این تصور دو اشکال دارد؛ 🔹اول اینکه تصور می شود دلیل ناامیدی مردم و احتمال افت مشارکت (چنانچه در انتخابات 98 رخ داد) رد صلاحیت کاندیداهای اصلاح طلب است. مگر چند درصد مردم نگاه سیاسی دارند و سیاسی رای می دهند؟ مگر در انتخابات 98 اصلاح طلبان در تهران و کلان شهرها لیست نداشتند؟ پس چرا مشارکت اینقدر پایین بود؟ باید گفت این تصور از تکرار مغالطه های جناح ها و سیاسیون شکست خورده به وجود آمده که سعی دارند ناکامی هایشان را به گردن دیگران بیاندازند. 🔹دوم آیا ناامیدی و نارضایتی کنونی جامعه دلیل عمده ای به جز عملکرد بی نظیر دولت مورد حمایت اصلاح طلبان به ویژه طی چهار سال گذشته در تحقیر و خسته کردن مردم دارد؟ دی 96 و آبان 98 را چیزی به جز بی تدبیری این دولت و بی توجهیش به خواسته و شان و عزت مردم پدید آورد؟ چگونه فکر می کنیم زخم های وارد آمده بر پیکره ی اعتماد به نفس عمومی با تنوع در ترکیب کاندیداها ترمیم می شود؟ 🔻تنها چیزی که می تواند مشارکت را بالا ببرد، ایجاد امید در جامعه برای تغییر وضع موجود است. آیا حضور مدافعان وضع موجود در بین کاندیداها می توانست مشارکت را بالا ببرد و حالا باید شورای نگهبان را بابت در نظر نگرفتن این مصلحت فرضی سرزنش کرد؟ http://eitaa.com/joinchat/2871525392Cb1b4e95339