در قاب خزان
چو شاخهای که امیدش به برگوباری نیست
بهار آمده، امّا مرا بهاری نیست
نوشته است: بهار است، شاخهها سبزند
ولی به گفتۀ تقویم اعتباری نیست
مرا که عطر بهشت از تن تو بوییدم
به باد هرزۀ اردیبهشت کاری نیست
درون قاب خزان ایستادهام، بیبرگ
ز هیچ رهگذرم چشم ِ انتظاری نیست
تو مثل باد بهاری، گرهگشا، سرسبز
ولی دریغ، تو را عهد استواری نیست
قرار بود که از عشق نگذریم، ولی
گذشتم از تو و دیگر مرا قراری نیست
محمّدرضا ترکی
@faslefaaseleh