کتاب فاتحان نُبُل و الزهرا
برش 9⃣1⃣
🌱موتورها همه معمولا چند ترکه بودند و من نا امید تر می شدم. اهوازی ها می دانند فاصله مصلی تا چهارشیر چقدر است. تمام این فاصله را با درد دست و صورت و پا دویدم و گریه کردم و بی قرار بودم.
توسلی کردم. عزیزی با موتور رسید و سوارم کرد. گفت می روی فرودگاه گفتم بله ولی تاهر جا توانستی ببرم. اونیز لطف کرد تا فرودگاه مرا برد.
🌱حالا من، فرودگاه،قوانین تردد،غصه، فراق و...
با معرفی خودم تا پشت گیت ها رفتم. مسئول وقت اجازه نداد و گفت پیکرها در هواپیما قرارداده شدند. با کلی کش و قوس والتماس راه باز شد اما نشد که...
با سرعت خودم را به هواپیما رساندم هرچه التماس کردم که بگذارند بروم داخل هواپیما و فقط برتابوتش بوسه بزنم و خداحافظی کنم نشد و اجازه ندادند.
می گفتندالان هواپیما می خواهد حرکت کند. من هم معمولا ادم داد و بیداد کنی نیستم و بنا را بر این گذاشتم اگر خود شهید می خواست و مرا لایق می دید راه را باز می کرد تا برسم،
پس نخواسته است و من کنار باند فرودگاه نشستم و به هواپیما زل زدم و می گریستم.
🌱درها بسته شد...
هواپیما می خواست حرکت کند بچه های حفاظت فرودگاه همه را به سمتی هدایت کردند تا خدایی نکرده مشکلی پیش نیاد و من در حرکت و چشمم را از هواپیما بر نمی داشتم .هق هقم بلند و اشکم سرازیر شد.
در همین حالت، هواپیما را نگاه میکردم که اماده پرواز از روی باند شد. ناگهان یکی از بچه های عزیز خدوم حفاظت پرواز دست بر شانه ام گذاشت و گفت: بیا این گل درون تابوت حاج قاسم را بگیر وببر من این نشانه را نیز به فال نیک گرفتم و به خود دلداری میدادم که حاجی دست رد به سینه تو نزده و با این گل از دلت درآورد
.
زتند باد فراقم بریخت برگ وجود
کجاست بویی از آن بوستان که جان یابم🍃
ادامه دارد....
شرح دلاورمردی شهدای مدافع حرم خوزستان در عملیات آزادسازی شهرک های شیعه نشین #نبل و #الزهرا سوریه و شهیدان حاج قاسم سلیمانی، حججی، نوید صفری و... }
برای خرید و دریافت کتاب به آیدی زیر مراجعه کنید
@jamandehazsoada
یا با شماره زیر در واتس اپ پیام دهید
09168900248
➕ فاتحان نبل و الزهرا 👇
[🇮🇷] [
@fatehan94 ] [🇮🇷]
➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇
[🇮🇷] [
@rahiankhuz ] [🇮🇷]