▬📝 ﷽▬
🌸🍃🌸🍃
✋ نکاتی در
#سیره امام حسن مجتبی ع
🔰الف) هنگام وضو:
👈آن حضرت هنگام وضو گرفتن بدنش می لرزید، و چهره اش زرد می شد، از او درباره راز این امر سؤال شد، فرمود:
👈«حق علی کل من وقف بین یدی رب العرش ان یصفر لونه و ترتعد مفاصله
👈بر هر کسی که در پیشگاه خداوند می ایستد لازم است که [از عظمت الهی] رنگش زرد و اندامش به لرزه می افتاد.
🔰ب) هنگام ورود به مسجد:
🔻وقتی که در آستانه مسجد قرار می گرفت، سر به سوی آسمان بلند می کرد و عرضه می داشت:
«الهی ضیفک ببابک
یا محسن قد اتاک المسی ء،
فتجاوز عن قبیح ما عندی بجمیل ما عندک
یا کریم
🔺خدایا میهمانت درب خانه ات ایستاده، ای احسان کننده! [بنده] گنه کار به سوی تو آمد، بخوبی آنچه نزد توست، از بدی آنچه نزد من است درگذر . ای [خدای] بخشنده .
🔰ج) در وقت نماز و در هر حال
👈امام صادق علیه السلام می فرماید:
«ان الحسن بن علی کان اعبد الناس فی زمانه وازهدهم وافضلهم
👈وکان اذا حج حج ماشیا وربما مشی حافیا
👈وکان اذا ذکر الموت بکی واذا ذکر القبر بکی،
👈واذا ذکر البعث والنشور بکی، واذا ذکر الممر علی الصراط بکی
👈واذا ذکر العرض علی الله تعالی ذکره شهق شهقة یغشی علیه منها
👈وکان اذا قام فی صلاته ترتعد فرائضه بین یدی ربه عزوجل
👈وکان اذا ذکر الجنة والنار اضطرب اضطراب السلیم وسال الله الجنة
👌امام حسن علیه السلام عابدترین، زاهدترین و برترین مردم زمان خویش بود، هرگاه حج بجا می آورد پیاده و گاهی پابرهنه بود، همیشه این گونه بود که اگر یادی از مرگ و قبر و قیامت می کرد گریه می کرد . وقتی یادی از گذشتن از صراط می کرد، گریه می کرد، وقتی یادی از عرضه شدن در پیشگاه الهی [برای حساب و کتاب] می کرد، صدای حضرت بلند می شد، تا آنجا که غش می کرد [و بیهوش می افتاد]، و هرگاه برای نماز می ایستاد، بند بند وجود او در مقابل خدایش می لرزید و هر وقت از بهشت و جهنم یاد می کرد، مانند مارگزیده می پیچید، و از خداوند بهشت را درخواست می کرد .»
#منبرک_فاطمی
@fatemi5