میان هلهله سینه مجال آه نداشت
برای گریه شریکی نبود و چاه نداشت
درست مثل فدک پاره پاره شد جگرش
شبیه مادر خود حال رو به راه نداشت
میان حجره کسی وقت احتضار نبود
چرا که فاطمه هم طاقت نگاه نداشت
بگو به آب که پاکی همیشه دعوی اوست
به تشنه ای نرسیدن مگر گناه نداشت
سپاه حرمله در پشت در به صف بودند
حسین بود و عطش، یک نفر سپاه نداشت
نبود نیزه به دیوار تکیه زد یعنی
پناه عالمیان بود و خود پناه نداشت
برای کشتن او زهر بی اثر می ماند
میان سینه اگر داغ قتلگاه نداشت
برای غربت او چشم هیچ کس نگریست!!
کبوتر حرمش اشک ذوالجناح نداشت
سید پوریا هاشمی:
زشت است پیش چشمها افتاده باشد
ای کاش با افتادنش طشتی نکوبند
روی زمین بی سر صدا افتاده باشد
تلخ است همسر زهر همسر را بنوشد
مردی ز ظلم آشنا افتاده باشد
انصاف اصلا نیست در بیرون برقصند
در حجره اش آقای ما افتاده باشد
در راه پشت بام میبیند مصیبت
پیکر که بین پله ها افتاده باشد
هرجا بیوفتد روزگارش کربلاییست
فرقی ندارد که کجا افتاده باشد
ای وای اگر در ازدحام سخت گودال
روی تنی سرنیزه ها افتاده باشد
این آبرودار قبیله ست و روا نیست
عریان دراین صحرا رها افتاده باشد
شهادت امام جواد علیه السلام تسلیت