نفسی علی زفراتها محبوسه یا لیتها خرجت مع الزفراتی
لا خیر بعدک فی الحیات و إنما أبکی مخافة أن تطول حیاتی
نشاط رفت از این خانه روح دیگر نیست چهار طفل در این خانه هست و مادر نیست
ز من بگو تو به صیاد سنگدل که میا به خانهای که تو آتش زدی کبوتر نیست
دگر پروانه بال و پر ندارد نه بال و پر که خاکستر ندارد
مفسرها به خط خون نویسید که قرآن علی کوثر ندارد
ای گل پرپر شدهی باغ من تازه شد از رفتن تو داغ من
مرگ پیمبر کمرم را شکست داغ تو رکن دگرم را شکست
https://eitaa.com/fatemi5/700