9- سبقت پیامبر در سلام کردن به مردم خدا به پیغمبر میگوید نگذار مردم به تو سلام کنند تو به مردم سلام کن در قرآن سوره انعام آیه 54 می فرماید پیغمبر این مردمی که می‌آیند مدینه نگذار اینها بیایند مدینه و بگویند«السلام علیک یا رسول اللّه» تا آمدند پیش تو تو به آنها سلام کن «وإِذا جاءک الّذین یؤمنونَ بآیاتنا فقلْ سَلَامٌ عَلَیکم» (انعام/54)نمیگوید: «اذا جاءک فقالو سلاما فقل سلام» نمی گوید اگر آمدند سلام کردند جواب آنها را بده می گوید همین که آمدند... خوشا بحال زوارهای مدینه زوارهای مدینه تا می روند مدینه پیغمبر به آنها می گوید سلام علیکم قرآن می فرماید مؤمن که آمد تو به او سلام کن چه اشکالی دارد من سلام کنم مادر شوهر؟ نه، عرس باید سلام کند شصت سال دارد منتظر است می گوید من آمدم پیش پای من بلند نشد گیر چی هستی؟ مثلاً وقتی بلند نشود نشستن گاهش به زمین چسپیده وقتی بلند شد نشستن گاهش از زمین جدا می شود آنوقت من ریشم سفیده شده دلم خوش است که این آقا ماتحت او از زمین بلند شده یا چسپید آدمی که اخلاق ندارد به چی دلش خوش است آدم وقتی از خدا جدا شد «وَمَنْ یُشْرِکْ باللَّهِ فَکَأَنَّما خَرَّ مِنْ السّماءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّیْرُ أَوْ تَهْوِی بِهِ الرِّیحُ فِی مکانٍ سَحیقٍ»(حج/31)کسی که از خدا جدا شد توی هوا پرت می شود هر پرنده ای او را تکه تکه می کند هر باید او را به هر سمتی می برد حالا این آقا بدنش به زمین بچسپد یا بدنش از زمین... توی عروسی زهره خانم به او گفتند برو توی سواری به من گفتند برو توی مینی بوس حالا یا سواری یا مینی بوس یک ساعت است دو ساعت است ول کن بابا به او گفتند بفرما... ما خواهر داریم که نمی آید سر کلاس نهضت سوادآموزی به او گفتند خانم چند جلسه نیامدی؟ می گوید خانم آموزشیار معلم ما حاضر غایب می کرد به یکی گفت فاطمه خانم به من گفت فاطمه، چرا به او گفت فاطمه خانم ولی من فاطمه خالی! من دیگر سر کلاس نمی آیم البته نباید اینطور باشد معلم هم نباید فرق بگذارد اما اگر اینطور شد یکبار هم معلم اشتباه کرد فرق گذاشت این خانم نباید گیر... یعنی حاضر بشود یک عمری بیسواد بماند برای اینکه یک کسی به او بگوید خانم ما گیر هستیم عین آدمی که تیغ برود توی پایش نمی تواند راه برود ما بخاطر اخلاقمان نمی توانیم راه برویم خودمان گیر هستیم گیر خودمان هستیم بعضی ها گیر شرق هستند بعضی ها گیر غرب هستند آدمی که اخلاق ندارد نه گیر غرب است و نه گیر شرق گیر خودش است آقا ببخشید شما تحصیلاتتان لیسانس و فوق لیسانس و دانشجو یا استاد شما بلد نیستی قرآن بخوانی بیا از این آقایی که دیپلم است ولی قرآن بلد است روزی یک ربع پیش او قرآن یاد بگیر، من! پهلوی این کسی سوار اسب بود داشت می رفت رسید به نهر آبی نهر هم نیم متر آب توی آن بود اسب از توی نیم متر آب می تواند پایش را بگذارد و برود آنطرف رودخانه ایستاد هر چه شلاق زد نرفت کوبید زیر شکم نرفت خودش افتاد توی آب اسب را کشید نرفت بیچاره شد یک مردی گفت چیه؟ گفت آب رودخانه کم است اسب می تواند برود ولی ایستاده از عقب می زنم نمی رود از جلو افسار را می کشم نمی رود سیخ می زنم زیر شکمش نمی رود گفت آقا بیل بردار آب را گلی کن می رود این هم آب را گلی کرد تا آب را گلی کرد اسب رفت گفت خدا پدرت را بیامرزد ما را از بن بست نجات دادی دلیلش چی بود گفت دلیلش این بود که اسب می آمد توی آب عکس خودش را می دید و هر کسی که خودبین باشد و خودش را ببیند حاضر نیست پا روی نفس اش بگذارد هر کسی که خودش را ببیند و پا روی خودش نگذارد حرکت هم نمیکند. آقا برو شاگردی کن، من؟ بله چه اشکالی دارد آقا شما باسوادی طلبه فاضلی هستی اما خطت بد است خطی که می نویسی بد است شما جمع شوید پنج تا طلبه ده تا طلبه پیش یک استاد خط ولو کت و شلواری است خطتان را درست کنید ما سلسله جلیله برویم شاگرد این کت شلواری شویم؟ هیچی تا آخر عمر بد خط باش همه به ریش ات بخندند من فوق لیسانس بروم پیش یک دیپلم هیچی نرو قدیم خانزاده ها اینجوری توی خیابان راه میرفتند یکی افتاد توی چاه طناب گرفتند گفتند بیا بالا گفت اگر دستم را به طناب بگیرم خانزادگی ام به هم می خورد گفت آنجا باش تا پدرت در بیاید ما گیر هستیم پیغمبر فود من آمدم تا اخلاق را عوض کنم حالا راستش را بگو من خط کش می گذارم این خط را بگذارید به روحتان ببینید راست هستید یا کج؟ کی حاضر است اذان بگوید؟ تیمسار اذان بگوید؟ به سربازها میگوییم که اذان بگویند مدیر کل اذان بگوید؟ به انجمن اسلام میگوییم که اذان بگوید آیت الله اذان بگوید به خادم مسجد میگوییم اذان بگوید حدیث داریم اگر عارت می شود که اذان بگویی... آقا بیا اینجا بنشین نه اینجا در شأن من نیست باید بروم آن بالا بنشینم حاضر است پا از سر مردم بردارد از سر همه رد میشود کتف ها را اذیت می کند تا برود تا آنجایی که مثلا میگوید مقامش بالاتر است اینها اخلاق نیست اینها فساد اخلاق است. ادامه 👇