فیش شب قدر مصادف با شب جمعه
#شب_قدر
#شب_جمعه
#مناجات
گنهکارم بدم بیاعتبارم
خوشی رفت از تمام روزگارم
اسیر نفسمُ بی اختیارم
قبولم کن گره اُفتاده کارم
خدایا من علی را دوست دارم ..
جوانیِ منِ عاصی کجا رفت
به راه غفلت و راه خطا رفت
چه شد از این دلم دیگر حیا رفت
مرا امشب بغل کن بی قرارم
خدایا من علی را دوست دارم ..
مراجوری کریمانه خریدی
که انگاری گناهم راندیدی
دلم راسوی مولایم کشیدی
خزانم من! علی باغ و بهارم
خدایا من علی را دوست دارم
علی یا ربنای مومنین است
علی دست خدا در آستین است
ولای مرتضی معنای دین است
خودت بنویس بر سنگ مزارم
خدایا من علی را دوست دارم ..
دوعالم بر تولا تکیه دارد
نبی بردوش مولا تکیه دارد
ولی حیدر به زهرا تکیه دارد
به لطف فاطمه امیددارد
خدایا من علی را دوست دارم ..
شب قدرت بها میخواهم از تو
خبرداری چه ها میخواهم از تو
برات کربلا میخواهم از تو
سرم را روی تربت میگذارم
خدایا من علی را دوست دارم ...
✅عجب شب قدری شده امسال شب بیست و سوم که شب زیارتی ابی عبدالله علیهالسلام است مصادف شده با شب جمعه.
می دونی امشب کربلا چه خبره
اول : اینکه نگاه خاص خدا شب جمعه به کربلاست. مفصلا روایات صفوان از امام صادق علیهالسلام در کامل الزیارات رو در این باب ببینید.
دوم: امام صادق(ع) در این زمینه فرمودند: «پیغمبرى در آسمانها و زمین نیست مگر آنکه از خداوند میخواهد تا به او اجازه دهد که به زیارت حسین بن على(ع) بشتابد» کامل الزیارات ص۱۱۱.
سوم: وقتى شب جمعه فرا میرسد تعداد زیادی از ملائکه در کربلا نازل و براى امام حسین(ع) گریان میشوند و فضائل و مناقب آنحضرت را ذکر میکنند.«ر.ک: «فرشتگان و پیامبران و زیارت امام حسین(ع) در کربلا»، 32193؛ «فرشتگان زائر بر سر قبر امام حسین(ع)»، 30703.»
چهارم: بنابه آنچه بین مردم و قدیمیها مرسوم است و سلیمان اعمش هم نقلی و داستانی دارد امشب شب زیارت مادر سادات از کربلاست .« یادش بخیر مداح های قدیمی می خوندن، شبهای جمعه فاطمه
با اضطراب و واهمه ، آید به دشت کربلا»»»
حالا با این حالت تو این شب قدر بریم کربلا...
امشب برا فرج امام زمان زیاد دعا نکنید.
باور داشته باش هرکس به ابی عبدالله سلام بده فطرس ملک سلامشو می بره کربلا،،، وحتی علما فرمودند هرجا برا ابی عبدالله گریه کنی اونجا کربلاست
حالا امشب اینجا رو کربلا کن یاعلی.....
دوباره یک شب جمعه دوباره آه حسین
رسیده تا همه جا بوی قتلگاه حسین
دوباره فاطمه دارد بُنَیّ میخواند
گرفته زمزمه دارد بُنَیّ میخواند
لباس دوخته بودم کجاست پیرهنت؟
گرفت پهلوی من وقت دست و پا زدنت
هرآنچه نیزه که آمد درآمد از پشتت
عقیق رفته که رفته،. کجاست انگشتت
💮 خدا لعنت کنه بجدل(۱) را که انگشتر از دستت کشید که هیچ کاری کرد دلها رو سوزاند ما نجیب انگشت رو با انگشتر برد
زینب کبری سلام الله علیها که رسید کنار برادر بدن برادر رو نشناخت چون بدن را باید با یه علامتی شناخت، یا با سر ، یا با پیرهن، یا با علامتی مثل انگشتر اما ابی عبدالله هیچ کدوم از این علامت ها را نداره لذا شاعر اینجور گفت:
برادر جان سلیمان زمانی
چرا انگشت و انگشتر نداری
چرا عمامه ای بر سر نداری
بمیرم من مگر مادر نداری.
ناله بزن یا حسین......
____________________________
مستندات
(۱)مثیر الاحزان ص ۷۶
لهوف ابن طاووس
طبری امامی( طبری دوتا داریم، یکی تاریخ طبری، که سنی است و طبری شیعه صاحب کتاب دلائل الامامه است) ص۷۳
بجدل بن سلیم کلبی انگشت امام را قطع کرد و انگشتر حضرت را برد.
🆔
@fatemi222