هنگامی که امام(ع) در مکه بود، دو نفر به نام‌هاى «هانى بن هانى سبیعى» و «سعید بن عبداللَّه حنفى» از کوفه رهسپار مکه شدند و نامه‌اى را که آخرین نامه کوفیان به امام حسین(ع) بود، به آن حضرت تقدیم کردند. امام حسین(ع) به آورندگان نامه هانى و سعید فرمود: «به من خبر دهید که چه اشخاصى در نوشتن این نامه با شما همدست بوده‌اند؟». آن‌ها جواب دادند: «اى فرزند رسول‌خدا! افرادى مانند شبث بن ربعى، حجّار بن ابجر، یزید بن حارث، یزید بن رویم، عروة بن قیس، عمرو بن حجاج و محمد بن عمیر بن عطارد (که هر کدام از سران قوم هستند) با ما همدست بودند». در این هنگام امام حسین(ع) برخاست و در کنار کعبه دو رکعت نماز در بین رکن و مقام (بین حجر‌الاسود و مقام ابراهیم(ع)) خواند و از خداوند طلب خیر کرد. سپس پسرعمویش، مسلم بن عقیل را به حضور طلبید تا او را روانه کوفه کند. مسلم بن عقیل نیز بعد از دریافت فرمان امام(ع)، راه جهاد و شهادت را در پیش گرفت و به عنوان سفیر قیام عاشورا، ارتباط با خداوند و اقامه نماز را زیربنای حرکتش قرار داد. او ابتدا مخفیانه به مدینه رفت و مرقد مطهر نبوى را زیارت کرد و در مسجد‌النبى دو رکعت نماز خواند. آن‌گاه مخفیانه با بستگانش وداع کرد و شبانه راه عراق را در پیش گرفت و با عزم و اراده‌اى راسخ، به سوى هدف بلند خویش شتافت. 2. تنظیم برنامه‌ها با اوقات نماز حضرت اباعبدالله(ع) پس از حرکت به سوی کوفه، برنامه‌هایش را در هر منزل و مقامی با اوقات نماز تنظیم و سخنانش را بعد از نماز بیان می‌کرد. در منزل شراف که حرّ بن یزید ریاحی راه را برامام (ع) بسته بود، هنگام نماز ظهر شد و آن حضرت(ع) دستور داد حجاج بن مسروق اذان بگوید. وقتی هنگام گفتن اقامه و خواندن نماز شد، امام حسین(ع) لباس پوشید، نعلین بر پا کرد و برای خواندن نماز از خیمه بیرون آمد. حمد و ثناى خداوند را به جا آورد و رهنمود‌های لازم را به سپاه حرّ بیان فرمود. همه آنان در مقابل سخنان بر حق امام(ع) خاموش شدند و کسى از آنان سخن نگفت. امام(ع) از حر پرسید: «آیا می‌خواهى تو هم با همراهان خود نماز بخوانى؟». عرض کرد: «نه، بلکه شما نماز بخوان و ما نیز پشت سر شما نماز می‌خوانیم». نماز به امامت امام حسین(ع) خوانده شد. چون هنگام نماز عصر شد، امام حسین(ع) دستور داد همه آماده رفتن شوند. همراهان‏ حضرت آماده حرکت شدند. سپس امام(ع) به منادى خود دستور داد براى نماز عصر بانگ سر دهد و اقامه نماز گفته شد. امام حسین(ع) پیش آمد، ایستاد و نماز عصر خواند و چون سلام داد، به سوى آن مردم برگشت و حمد و ثناى خداى را به جا آورد و سخنرانی دیگری ایراد فرمود. 3. یک شب مهلت برای عشق به نماز عمر سعد در عصر روز تاسوعا فرمان حمله داد. حضرت ابوالفضل(ع) از سوى امام حسین(ع) مأمور شد تا از دشمن براى شب عاشورا مهلت بگیرد. حضرت اباعبدالله(ع) انگیزه خویش را از تأخیر انداختن جنگ چنین بیان می‌‌فرماید: یا عَبّاسْ! اِرکبْ بِنَفْسى اَنْتَ یا اَخى... اِرْجِعْ اِلَیهِمْ فَاِنْ اِسْتَطَعْتَ اَنْ تُؤَخِّرَهُمْ اِلى غُدْوَةٍ وَتَدْفَعَهُمْ عَنَّا الْعَشیةَ؛ لَعَلَّنا نُصَلّى لِرَبِّنا الَلَّیلَةَ وَنَدْعُوهُ وَنَسْتَغْفِرُهُ. فَهُوَ یعْلَمُ اَنّى کنْتُ اُحِبُّ الصَّلوةَ لَهُ وَ تِلاوَةَ کتابِهِ وَ کثْرَةَ الدُّعاءِ وَالاِسْتِغْفارِ؛ برادرم عباس! جانم به فدایت، سوار شو... به سوى آنان برو و اگر توانستى جنگ را تا صبح فردا به تأخیر انداز و امشب آنان را از ما دور کن. شاید ما بتوانیم امشب در پیشگاه پروردگارمان به نماز و دعا و استغفار بپردازیم. او خوب مى‌داند که من پیوسته نماز براى او و تلاوت قرآنش و بسیار دعا کردن و طلب آمرزش خواستن از درگاهش را همواره دوست مى‌دارم. بگذشت ز هر چه داشت حتی سر و جان اما ز نماز خویش هرگز نگذشت‌ امام حسین(ع) چنان عشقی به نماز و ذکر و دعا دارد که مى‌خواهد شبى را از دشمن مهلت بگیرد و به راز و نیایش و نماز بپردازد و این در حالى است که با صلابت تمام در مقابل خواسته‌هاى نامشروع دشمن ایستاد و مقاومت مى‌کند. از کربلای مقدس، می‌آید آوای مردی آوای نورانی او «انی احب الصلوه» است شیعه امام حسین(ع) نیز باید همانند مولایش عاشق نماز و تلاوت قرآن کریم باشد و زندگی خود را در پرتو عشق به این امور معنوی جهت دهد. در کربلا ادامه دارد👇 🆔 @fatemi222