نفوس مطمئنه
0:06
269K حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
فرشی انداخت گوشهی حیاط خانه پدریاش توی آفتاب و پیرمرد را از حمام آورد نشاند روی فرش و سرش را خشک کرد، دست و پیشانیاش را میبوسید و میگفت: همهی دلخوشی من تو این دنیا پدرمه... 🌹
شهید حاج قاسم سلیمانی