فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داشتم از کوچه پس کوچه‌های قم می‌رفتم که این پیرمرد کفاش را دیدم مشغول قرائت قرآنه. بعد چند ساعت که از همین مسیر برگشتم، هنوز هم مشغول بود. دختر ده ساله‌ام این صحنه را فیلم گرفت. بعدش مثل اینکه دلش برای این پیرمرد سوخته باشه گفت: خدایا پول زیادی به این آقا بده! بهش گفتم: فکر نمی‌کنی به جای دعا داری نفرینش می‌کنی؟ +چطور؟ -خب اگه پولدار بشه، به نظرت می‌تونه اینجور با خیال راحت کنار کوچه بشینه و یه لقمه نون حلال دربیاره و قرآن بخونه؟ + خدایا لااقل یه ماشین بهش بده! -اونم همینجور. اونوقت دغدغه بنزین و روغن و کارواش و جریمه و بیمه پیدا می‌کنه و.... دخترم گفت انگار راست میگید، قانع شدم!! فقط پس خدایا براش تو بهشت جبران کن! گفتم: این دعای خوبیه😊 🔹 پی نوشت سلمان فارسی هنگام وفات گریه می‌کرد. وقتی علت را پرسیدند درحالی که از مال دنیا تنها یک زیرانداز و چند ظرف سفالی داشت، گفت: یاد حدیث پیامبر افتادم که فرمود: «نجا المخفون و هلک المثقلون»؛ سبک باران نجات یافتند و سنگین باران هلاک شدند. (بحار ج۲۲، ص۳۸۱) 💬 محمد قربانی مقدم 🆔 @fatemi222