روز سیزدهم بیاده از قم به کربلاء به خسروی می‌رسیدم و زائرها را می‌دیدم که پیاده‌روی اربعین‌شان را تمام کرده بودند و در بازگشت بودند و من هنوز یک هفته راه داشتم، که بکشم یا نشود.‌ رزمنده‌های لبنانی در روضة الحوراء را می‌بینم که از نبرد با اسرائیل برگشته‌اند، و هم‌آن حال را دارم...