قاضی اجـرای احکام تعریف می کرد: در تبریـز بـودم یـک خانمی در حیـن گـذر از خیابان در اثر تصادف با یک پیکان راهی شد. راننده پیکان، ماشینش را فروخت و خرج هزینه بیمارستان کرد امامتاسفانه آن بانو فوت کرد. اولیای دم متوفی چند پسر و دختر بودند که مرتب به مـراجعـه می کردند و پیگیر پرونده بودند تادیه بگیـرند. ضارب به دلیل نداشتن دیـه در زنـدان بـود . من اولیای دم را که همگی فرهنگی بـودند از وضعیت زندان آگاه کردم یکی ازفرزندان مطلبی گـفت که خیـلی آمـوزنده بـود او گفت: چون راننده بخاطر مـادر ما تنها دارایی‌اش راکه یک پیکان بود رافروخت و بـه حساب ما واریـز کـرده است. ما هم گـرفتیـم با گـرفـتن دیـه از بیمه برای او منـزلی تهیه کنیـم و به او زندگی بدهیـم تا روح مان از ایـن عمل ما خشنود شود @fatemu