#چی_شد_چادری_شدم
سلام
من تا ۱۵ سالگی به خواست و اجبار مادرم چادر سر میکردم
همیشه منتظر یه فرصت بودم چادرمو دربیارم هروقت چشم مادرمو دیر میدیدم
چادرمو در میاوردم و روسریمو عقب میدادم
تو بیرون چادر میپوشیدم ولی
براحتی جلوی نامحرم میرقصیدم یا دست میدادم بهشون
دوست داشتم بیام بیرون از این برزخی که توشم ولی نمیتونستم
تا محرم سال ۹۹ شب هشتم محرم شب حضرت علی اکبر
یه سخنرانی دیدم تو تلوزیون از اقای رفیعی
میگفتن که حضرت علی اکبر به باباش گفته که کسی از من تا حالاچیزی نخواسته
اگه چیزی از من بخان دریق نمیکنم اگر به صلاحشون باشه
ایشون هی میگفتن و من هی اشک میریختم
گفتن که همین لحضه از حضرت علی بخاین از ته دل، میشه،مطمئن باشید که میشه
همون لحضه از ته دل خاستم و دست به دامن اقا علی اکبر شدم
شاید باورتون نشه ولی دو هفته نکشیده دنیام عوض شد
اصلا همه چی زیرو رو شد
نمیدونم چجوری ولی شد
الان دیگه مادرم کاری باهام نداره و من به خواست خودم چادر بی بی رو میپوشم نمازام اول وقته حتی دیگه نماز شبم میخونم
و از این اتفاق خیلی خوشحالم
و امیدوارم که خدا گناهای گذشتمو ببخشه که هنوزم شرمندم بخاطر کارای گذشتم😓💔
۱۶ساله از بروجرد
ــــــــــــــ
@fatemyyon