❇️پای درد ودل مردم ۱ دلش پر بود و با کنایه گفت: _"روغن هم باز گرون شد.قرار بود آقای رییسی درستش کنه دیگه! خیلی ها را عصبی کردند؛ مخصوصا این جوون ها رو.برای همینه که می خوان برن خارج دیگه؛انقدری که حرص می خورند می ترسم سکته کنن." خوب که گلایه هاش را گوش کردم، چند ویدئو و عکس از خیزش اروپایی ها نشانش دادم.از کمبود دانه های روغنی بخاطر جنگ اوکراین گفتم. وقتی ویدئوی تظاهرات فرانسوی ها و مردم چک را دید ناباورانه گفت: _"واقعا مردم ناشکری هستیم." آدم وقتی حس می کند همه بدبختی های عالم فقط بر سر مملکت او فرود آمده همه چیزش را می بازد دیگر.ولی انگار فراگیر نشان دادن دردها تحمل را برای دیگران راحت تر می کند. این روزها که پادوهای غرب چشم شان را بر بدبختی مردم اروپا بستند و با تردستی آن ور آبی ها را غرق در نعمت نشان می دهند،باید با مردم خودمان حرف بزنیم.باید بگوییم از دست روی دست گذاشتن دولتمردان سابق که دودش تازه دارد به چشم مان می رود.دود چی؟ دود کار نکردن دیگر. با خیانت و پلیدی و شیطنت شان کاری ندارم .از همان دست روی دست گذاشتن هایش حرف بزنیم بس است.از اینکه از واکردن گره آب خوردن هم درمانده بود.ولی این روزها می بینیم بدون برجام گره آب خوزستان وا شد.طبق حساب و کتاب ها رساندن آب به خوزستانی ها سی و شش ماه وقت لازم داشت. ولی نتیجه ی اهمیت دادن به مردم،شد اتمام پروژه در ده ماه. خودش ادامه داد : _"خبرش را از تلویزیون دیدم.خداحفظش کند." تازه داشت یخش وا میشد که من هم رفتم سر یک زخم کمی کهنه. ادامه در یادداشت بعد 🔹فتح قلم🔹 @fatheGhalam