🙏🌷درد و دلی کمتر گفته شده با امام عصر! باز هم جمعه، باز هم غروب، باز هم خبری نیست! باز هم نوای غمگین سمات، باز هم شب، باز هم قمری نیست. آقا جان! با‌ تمام بی آبرویی ها، اجازه بدهید چند کلامی با شما صحبت کنیم. یوسف زهرا! سلام. شفای پهلوی شکسته! سلام. سامان قلب زینب! سلام منتقم خون حسین! سلام امروز نیمه شعبان است آقا تولدتان مبارک. چقدر در این روزهای غیبت، یابن الحسن خوش آمدی یابن الحسن خوش آمدی گفتن، بر زبان سنگین است. نمی دانم این روزها در چه حالی هستید.دلتان در کجای این عالم بی سر و سامان است. به گمانم در این روزها، داغدار سرهای بریده جوانان قطیف هستید.حتما ضجه های مادران و خواهرانشان را در کنار بدن این شهدا دیده اید. حتما خاطرات سرهای به نیزه رفته را برایتان زنده کرد.سر قاسم، علی اکبر، علی اصغر، عباس، حتما دوباره برای مظلومیت حسین (ع) بی تاب شدید. چقدر دلمان برای کربلا تنگ شده.بیخود نیست که از آداب نیمه شعبان زیارت سید الشهدا (ع) است؛ انگار حسین ع هم برای ظهور منتقم خون های کربلا دعا می کند. منتقم خون حسین! کی وقتش می رسد! دارد زمان آمدنت دیر می شود.دارد جوان سینه زنت پیر می شود. یابن الحسن(عج)! صبرا و شتیلا را قتل عام کردند. نفس حلبچه را بریدند. دختران شیعه را به غنیمت گرفتند. سر از بدن کودکان جدا کردند. زنده زنده مسلمانان را سوزاندند. آقا جان! تواصوا بالصبر تا کی. بدخواهان، دوستارانت را طعنه می زنند.با خنده می پرسند آقایتان کو؟ آقا جان! به خاطر ما نه؛ به خاطر بچه های غزه بیا. به خاطر ما نه؛ به خاطر گرسنگان یمن بیا. تو که به روضه زینب(س)حساسی؛ برای سامان قلب زینب بیا. آقا جان! ببخش که معنی عظم البلا را نفهمیدم. می دانم! خون دلهایت از چیز دیگری است. البته که لازم به گفتن نیست؛همه چیز در این شهر شیعه نشین عیان است. خون دلها از سرهای بر نیزه رفته نیست؛از حیای بر باد رفته است. از غیرت به تاراج رفته است. از معروف های فراموش شده است. از دین دگرگون شده است. آقا جان حلالمان کن؛ امانت دار خوبی نبودیم. آقا حلالمان کن؛ در پی یار نبودیم. نه اشتیاقی، نه اضطراری، نه سحری،نه خلوتی. آنقدر با اسباب بازی ها سرمان را گرم کردند که با ندیدنت کنار آمدیم. آنقدر همه جا را رنگی کردند تا رنگ خدا نگیریم. مشغول سفره آراییمان کردند تا سفره های خالی را نبینیم. ما را در تنوع بازار ول کردند تا فقیران را از یاد ببریم. انقدر صدای طبل و دغل را بالا بردند تا ناله ستمدیدگان را نشنویم. سحر خیز مدینه! تو بیدارمان کن. حکیم زمانه در شرح حدیث افضل الاعمال می گفت: انتظار فرج یک عمل است؛بی عملی نیست. آری! گر می شود در صراط مستقیم نباشی و یابن الصراط المستقیم بگویی! شوق باشد، تا عمود سلام راهی نیست! شیخ طوسی و شیخ صدوق نوشتند: ابن مهزیار به شوق دیدن رخ یار ۲۰ بار به سفر حج رفت تا وصال حاصل شد. یعنی اگر می خواهی مه را زیارت کنی باید مه زیار شوی.در سفر یا در خانه فرق نمی کند؛باید رهسپار شوی. همان دیداری که شهید اسماعیل خانزاده از آن می گفت:( شهید خانزاده همان شهیدی است که تاریخ شهادتش را می دانست. همان شخصی که در تقویم خانگی اش دور روز ۲۹ آذر ماه که مصادف ما شهادت امام حسن عسکری (ع) بود را قبل از شهادت خط کشیده بود و در همان روز به شهادت رسید. در دست نوشته این شهید که بعد از شهادتش در لای یکی از کتاب هایش پیدا شده بود این گونه آمده بود:《خدایا اگر خلق تو نمی داند تو میدانی که من در شب ۱۱ ماه مبارک سال ۸۱ توفیق ملاقات با حضرت حجت ابن الحسن (عج) را داشتم و بعد از آن زیارت بود که به این نتیجه رسیدم که شهادت نصیبم می شود.》 مسئله این است؛ اشتیاق باشد، دیدار حاصل می شود. ابن مهزیار برای دیدن معشوق ۲۰ بار رنج سفر را به جان خرید.من چکار کردم؟ چند ندبه خواندم؟چند بار با اضطرار دعا کردم؟چند صبح جمعه از خوابم زدم؟ بلهچند صباحی لبانم را باز کردم و《عزیز علیَّ ان اری الخلقَ و لا تری》گفتم! گفتم:《برایم سخت است که خلق را ببینم و تو را نبینم!》 اما تو خود شاهدی که برایم چندان هم سخت نمی گذشت! متی ترانا و نراک را با چه حالی گفتم؟ 《عجل لولیک الفرج》 هم انگار فقط لغلغه زبانم شده است. مولای مهربان!می دانیم کم کاری کردیم.می دانیم فرزندان خوبی نبودیم.می دانیم چشم و دل به هر بیراهی باز کردیم؛ولی ما را از خودت دور نکن.بدردت می خوریم! گفتند: آنچه که خار آید روزی به کار آید. مهدی جان(عج)! درست است که سرباز خوبی نبودیم ولی لشگر سیاه که می خواهی! آفتاب فاطمه! با همه بدی ها، دوستت داریم.به ظهورت امید فراوان داریم. در خیل《 انهم یرونه بعیدا》 نیستیم. آقا جان! قدم هایمان را محکم کن... یابن الزهرا! ما دعا می کنیم؛ تو آمین بگو! خدایا! ما را از سربازان امام زمان قرار بده. خدایا! پرچم انقلاب را از دستان مطهر مقام معظم رهبری (حفظه ا..) به دستان اطهر آقا صاحب الزمان (عج) برسان @fathe_revayat فتح روایت