عباس فتحی
هدایت شده از
R@t
سلیمانی مَه و مِهر و چراغ بود به گاه ترس و وحشت او فِراغ بود چو خاری بود به چشم کور دشمن نگو احمق که او موی دماغ بود تویی موی دماغ ای پیرِ خسته شدی کبک و یقین ذاتت کلاغ بود
#سردار_دلها
#مرد_میدان
#پانزده_تیر
#ما_بر_آن_عهد_که_بستیم_هستیم
عاشق خراسانی