| فضائل مولـٰا
| فضائل مولـٰا
راوی میگوید: مقدار زیادی راه نرفته بودم که یکباره به سرزمینی سرسبز که گویا آن سرزمین بسیار قدیمی بو
پس به سوی آن قصر حرکت کردم تا به آن رسیدم در آن جا دو خادم سفید پوست دیدم
به آنها سلام کردم و آنها با نیکی جواب سلامم را دادند
و به من گفتند:
خوب جایی آمده ای، در همین جا بنشین.