https://eitaa.com/fazelenazari بگیر از من این هردو فرمانده را "دل عاشق" و "عقل درمانده" را اگر عشق با ماست؛ این عقل چیست؟ بکُش! هم پدر هم پدر خوانده را تو کاری کن ای مرگ! اکنون که خلق نخواهند مهمان ناخوانده را در آغوش خود "بار دیگر" بگیر من این موج از هر طرف رانده را شب عاشقی رفت و گم کرده ام در شیشة عطر وامانده را ... 🔹صفحه دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری ‌ https://eitaa.com/fazelenazari