https://eitaa.com/fazelenazari محبت تو اگر با من دروغی از سر ناچاری‌ست دل از محبت من بردار، خیانت تو وفاداری‌ست فدای سرخی لب‌هایت هر آنچه خون جگر خوردم دلِ شکستهء عاشق را چه احتیاج به دلداری‌ست کسی حقیقت مستی را نشان نداد به ما، افسوس! شراب خوردن ما بی‌هم فقط فرار ز هُشیاری است ز دل بریدن و دل بستن به یک طرف متمایل شو که آنچه من ز تو می‌بینم؛ نه اشتیاق نه بیزاری‌ست چو کوه دید غرض دریاست؛ به رود اجازهء رفتن داد زدوست دست‌کشیدن گاه، غرورنیست‌فداکاری‌ست 🔹صفحه دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری https://eitaa.com/fazelenazari