رمضان آمده یاران سخن یار نکوست
قدح از یار بگیرید همین کار نکوست
به لب لعل وصالش همه بیمار شوید
که شفا از لب آن جان گهربار نکوست
زقدومش همه عطر سحری گشته روان
ز رخش چهره آن کوثر دلدار نکوست
من چه گویم که بود عید مناجات حبیب
به وصالش برسی لحظه دیدار نکوست
شده جان تشنه آن چشمه جوشان شفیق
چو نهد جام به لب بر تن بیمار نکوست
به جوابی بدهد پیک سلامی چه رواست
که جواب از لب آن عشق درر بار نکوست
همه ذرات شده مست مناجات ز عشق
سحر خسته دل عاشق بیدار نکوست
به سحر پیک رها آید از آن خانه دوست
ز پیامش همه این بخشش یکبار نکوست
رمضان تو همه رمض گنه باشد و بس
ز عطای تو همه عفو گنه کار نکوست
گنه خلق بشوید همه در کوثر نور
ثمن داده از آن دست شکر بار نکوست
رمضان آمده صادق شده مهمان کریم
ز کرامت بدهد هر چه بر او یار نکوست
حجه الاسلام صدیقی
۱۴۰۲/۱/۴