💢 وصف درس فلسفه توسط مرحوم آیة الله دکتر مهدی حائری یزدی آقای خمینی خصوصاً و اختصاصاً در منزل خودشان به من درس می‌دادند و گاهی هم در مدرسه دارالشفاء. بنده یک دوره کامل منظومه تنها پیش ایشان خواندم. (چند روزی آقای لطف‌الله صافی به درس آمد ولی ادامه نداد). فلکیات را ایشان گفتند که اباطیل است و تدریس نکردند. می‌گفتند اسفار را نخوانده‌اند، اما آن را با حاج میرزا خلیل کمره‌ای مباحثه کرده‌اند. هرچه بود حدّت و جودت فهم خود ایشان بود که می‌توانست از عهده تدریس اسفار برآید، زیرا اسفار سطح آن بسیار شیوا و روان است و عمق فوق‌العاده پیچیده و پیل افکن دارد. ایشان علاقه‌ای به فلاسفه مشاء و منطق نداشت. درس اسفار ایشان بیشتر جاذبه عرفان داشت. عرفان هم پیش آقای شاه‌آبادی به خوبی خوانده بودند و دائماً هم مشغول مطالعه کتب ابن عربی و غیره بودند. لذا به اسفار هم از نظر ابن عربی نگاه می‌کردند، نه از نظر ابن سینا و فارابی. به کلمات ابن سینا و فارابی که می‌رسیدند به کلی ناراحت می‌شدند و با توان سرشار عرفانی از تنگناهای فلسفه خارج می شدند. بعد از تمام شدن منظومه با دو سه نفر از رفقا، مثل آقای شیخ محمد فکور که یزدی احمد‌آبادی بود و بسیار فاضل، پیش آقای خمینی اسفار را شروع کردیم. ۱۰ سال طول کشید که اسفار را خواندیم. در این دوره آقای سید‌رضا صدر و آقای شیخ عبدالجواد سدهی اصفهانی حضور داشتند. آقا به بنده توصیه کردند که در درس اسفار آقای میرزای آشتیانی شرکت کنم، اما بنده از روی غرور نپذیرفتم و گفتم که دیگر هیچ احتیاجی به خواندن اسفار ندارم. زیرا تقریباً همه اسفار را خوانده و یک بار هم با مرحوم فکور یزدی بحث کرده‌ام. اما چون کتاب شفای ابن سینا را نخوانده بودم، به اتفاق دوست عزیز آقای سید عزالدین زنجانی، امام جمعه زنجان، به منزل آقای آشتیانی رفتیم و از اول الهیات کتاب شفا را نزد آقای میرزا مهدی آشتیانی شروع کردیم. 📄 نامۀ فرهنگ، ش ۱۷ (بهار۷۴)، ص۱۰۲