فکرت
📌#یادداشت «قل انّما اعظکم بواحده ان تقوموا للّه مثنی و فرادی ثمّ تتفکروا» (سبا) ۴۵ 🔺مسئله این است
✍️ بهروز فرنو (مدیر بنیاد فردید) 📌 قیام لله چیست و چه نسبتی با تفکر دارد؟! حال بحث این است که مکر زمانه و حجاب غفلت در هر عصر و دوره متناسب با سیر تفکر و حوالت تاریخی آدمی در این عالم، صورتی خواهد داشت و طبق صریح اعتقاد شیعه، رویت بی حجاب حقیقت، البته به وجه غالب، تنها در عصر ظهور امکان پذیر است. مسلم در عصر و زمان کنونی کسی به مانند مشرکان زمان ظهور اسلام، نبی‌ اکرم یا مومنان و مجاهدان را اهل جنون یا سحر و جادو به شمار نمی‌آورد؛ گر چه که ممکن است مستکبران کنونی نیز اهل مجاهدت را «دیوانه» به معنای ‌کسی که فاقد عقل کارافزا و منفعت‌طلب است، بدانند یا تفکر و حکمت را خلاف‌آمد عادت بشمارند؛ لیکن نوع این حجب و اتهامات با صدر اسلام متفاوت است. لذا لازم می‌آید که در طریق تفکر، متذکر حجاب عصر جدید و ماهیت ابتلائات و مکر زمانه در عالم کنونی باشیم. در زمانه کنونی و در بین متفکران حکمت و فلسفه و آشنایان به مبانی تفکر قدیم و جدید در مملکت ما، نخستین کسی که پرسش جدّی از ماهیت عالم جدید داشت، متفکر فقید سید احمد فردید بود که از مسئله بشرانگاری در عالم مدرن با طرح موضوع غرب و غرب‌زدگی، سخن گفت و حوالت خودبنیاد عالم کنونی را متذکر شد. چنان که در عنوان مباحث خود در سال ۶۳، که مجلد اول آن اکنون منتشر شده، آورده است: «غرب و غرب‌زدگی و بحران حوالت تاریخی آن در روزگار نیست‌انگار و مکر لیل و نهار زده آخرالزمان کنونی». حالا پرسش این است که قیام لله، یقظه و سپس تفکر در عالم کنونی به چه معنایی می‌تواند باشد و چه نسبتی با حقیقت انقلاب اسلامی دارد؟ همچنین ممکن است این سول مطرح شود که آنچه مد نظر خواجه انصاری یا حافظ در زمان گذشته بوده با بازجست موضوع در زمان کنونی در نظرگاه مرحوم فردید چه نسبتی دارد؟! بله خودبینی، خود رایی، منیت و مائیت همواره در هر عصری به صورتی بوده‌است، اما هیچ‌گاه به معنای اومانیسم و بشرانگاری در عصر جدید اصالت موضوعیت و حجّیت نداشته ومنشاء تدوین قوانین ومناسبات اجتماعی نبوده است. خود بنیادی به این معنا فصل ممیز فرهنگ تمدن جدید از اعصار گذشته است. همچنین این که در دوره‌های قدیم و میانی تاریخ، چه قرون وسطای مسیحی چه فرهنگ و تمدن اسلامی، حاکمیت و سیاست مشوب به طاغوت و استبداد بوده‌است، بحثی نیست، اما به مانند استعمار و استثمار در دنیای جدید وتحقق تام وتمام آن در امپریالیسم، طاغوت مضاعف نبودند و خود را ملاک و مبدا همه فضایل نمی‌دانستند. لفظ استعمار خود به معنای عمران و آبادی است. اما این آبادی در مستعمرات به معنای ایجاد تاسیسات برای استثمار ملل عقب مانده در ایجاد ظواهر تمدن است. تمدنی که خود بر پایه استعمار استوار است. به هر حال روشن است که حجب و ابتلائات هر دوره از تاریخ متناسب با صورت احوال و اصالت‌های فکری همان دوره تعیّن پیدا می‌کند. لذا در دوران عسرت و آخر الزمان کنونی، یعنی در فرهنگ تمدن الحادی و لائیک مدرن، استکبار، تفرعون و خدایگانی یا امپراطوری صورت مضاعف و مرکب به معنای امپریالیستی پیدا کرده‌است. حال اگر بپذیریم که پرسش حکمی از ماهیت مدرنیته و غرب و غرب‌زدگی، شرط خودآگاهی است، پس ذکر و فکر نسبت به حجاب خودبنیاد آخرالزمان، می‌تواند مصداقی از یقظه و قیام لله باشد که لازمه گذشت از حجب و تفکر به معنای حقیقی است. عنایت بفرمایید که در تحولات تاریخی معاصر، مردم ایران‌زمین چند مرحله، حجب تاریخی را پشت سر گذاشته‌اند تا در آستانه انقلاب اسلامی، کم و بیش حجب و انگاره‌ها فرو ریخت و گوش‌ها به نسبت آماده شنیدن سخن حق شد. اگر غیر از این بود با این همه ابتلائات، پیروزی انقلاب در این منطقه حساس، که روزی پایگاه استراتژیک نفوذ آمریکا و مستکبران عالم بود، میسر نمی‌شد.... 🆔 @fekrat_net 🆔 @fekrat_net 🆑فکرت؛ گامی به سوی خودآگاهی