📋
#یادداشت
🔻معمای تراژدی جنون حل و کمدی میشود
🔹فروغ نقش اصلی داستان که از نقشه تئاتر خبر ندارد، نمیتواند خیال و واقعیت را از هم تمیز دهد. آغاز جنون، همین عدم توانایی تمایز بین واقعیت و رویاست و فرد، متوهم میشود. کامران از هنر نمایشنامهنویسی خود به «اسب خیال» یاد میکند.
🔹 هنر از قوه خیال برمیآید، چنانکه جنون نیز از قوه خیال است، یعنی هنر و جنون مظروف یک ظرف هستند و آن ظرف خیال است. قوه خیال انسان در برابر قوه عاقله او قرار دارد.
🔹 از قوه عاقله فلسفه و دانش برمیخیزد و قوه خیال فرمها، چارچوبها و قواعد را رد میکند و ایدههای بدیع را میآفریند. در کارگردانی و بازیگردانی واروژ کریممسیحی بازیگران بهصورت اغراقشده -که یادآور تفاوتهای بازیگری تئاتر و سینماست- بازی میکنند.
🔹در نهایت پرده آخر نمایش با حضور کارآگاه انجام میشود و پایان نمایش لحظهای است که حقیقت آشکار میشود. در پایان داستان، آگاهی مطلق به تمام شخصیتهای داستان و مخاطب تسری داده میشود و همهکس، همهچیز را میفهمند.
🔹در پرده آخرِ فیلم سینمایی پرده آخر، قصه تراژیک فروغ به کمدی بدل میشود. کامرانمیرزا و کارآگاه و فروغ میخندند و اعضای گروه تئاتر خیابانی برای یکدیگر دست میزنند و یکدیگر را تشویق میکنند و ساز میزنند و آواز میخوانند. پرده آخر، با کمدی تمام میشود.
🔹 در تراژدی حقیقت رعبآور و ترسناک جلوه میکند اما در کمدی، آگاهی به مرحله بالاتری رسیده و مسخرگی آن عیان شده است تا جایی که مایه قهقهه فروغ و خندههای کامران میشود. در تحلیلی که هگل در پدیدارشناسی روح(بخش دین) و درسگفتارهای زیباییشناسی ارائه کرده، تراژدی نسبت به کمدی در سطح پایینتری قرار دارد.
🔹در تراژدی، هدف، کاتارسیس یا پالایش روح است اما در کمدی، دیگر تربیت سوژه انسانی مساله نیست و خود حقیقت مساله است. تاجالملوک که قصد قتل را داشته و از ابتدا میخواسته رقیب مالیاش را از راه بهدر کند، خود به جنون دچار میشود. مرز جدید در پایان فیلم مشخص میشود یعنی مشخص میشود که خیال چه بوده و واقعیت از چه قرار بوده است و مجنون فیلم چه کسی قرار است باشد.
✍️نویسنده:داوود طالقانی
•┈┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈┈•
#کتاب #دقدقه #حقیقت
🔻ادامه مطلب در لینک زیر:
🌐
http://fekrat.net/2974
📌آدرس کانال؛
🆔
@fekrat_net