فکر روشن
تقریبا ۷:۳۰ صبح رسیدیم نزدیک حرم و کلی پیاده روی کردیم ، جمعیت خیلی زیادی از همه جا اومده بودند و هم
داخل راه نمی‌دادند تا یک نفر اومد و گفت اگر دوست دارید آقا رو ببینید پشت سر من بیاید ، ما هم چند نفر سریع پشت سرش رفتیم ، کلی جلو رفتیم جایی رو نشون دادند گفتند بعد سخنرانی آقا از اینجا رد میشه میتونید ببینیدش ، رفتیم جلو و دوباره راه بسته بود بعد از نیم ساعت راه باز کردند ، من دیدم بعضی ها فقط می دویدند منم پشت سرشون میرفتم ، تا وارد شدم جا خوردم دیدم داخل حرمم و آقا رو دیدم خیلی لحظه خاصی بود ، اولین بار بود از نزدیک ایشون رو میدیدم ، نشستم نیم ساعت آخر سخنرانی گوش دادم ، البته در طول مدت حرکت هم گوش میدادم آخر سخنرانی وقتی خواستند خداحافظی کنند مردم با تمام وجود براشون دست تکون میدادند