🔴 پاتک های گفتمانی متخصصین جنگ گفتمانی دشمن و انفعال و ناآشنایی خودی ها، با ابتدائیات مهندسی گفتمان عمومی 🔸 در سالگرد صدور حکم ارتداد جبهه ملی توسط حضرت امام خمینی ره در پی اعتراض به حکم صریح قصاص در اسلام در خرداد ماه سال 1360، خبر نامه اعتراض یک تشکل به اجرای احتمالی حدود الهی در ایران، منتشر شد. اما واکنش ها به آن مایه ی شگفتی متدینین، دلسوزان و نخبگان فرهنگی و رسانه ای انقلاب اسلامی شد. واکنش هایی که حکایت از نبود نقشه راهبردی حراست و مهندسی گفتمانی در بسیاری از بخش های و ساختارهای کشور دارد. 🔹 قضیه از این قرار است که عده ای از جایگاه انسانهایی نوع دوست و حافظ سلامتی و دغدغه پیوند اعضاء در اعتراض به قطع عضو [انگشت] سارقان هتاک و متجری با طرح چند ادعا در قالب یک نامه به اجرای یکی از احکام قضایی اسلام اعتراض میکنند. این ادعاها عبارتند از اینکه: 1- اخبار جسته و گریخته در مورد احتمال قریب الوقوع قطع انگشت دست [سارقین هتاک] در ایران به آنها رسیده 2- اجرای این حکم نگران کننده، هراس آور و موجب تنفر و بیزاری از ایران و مردم ایران در دنیا است و باید هرچه سریعتر دستورات لازم برای لغو چنین تصمیماتی صادر شود. 3- امام خمینی ره هم حکم به عدم اجرای حدود الهی فحشاء در صورت وهن اسلام نموده اند. اما در کمال تعجب ادعای اول کذب و شائعه دانسته شد و نسبت به ادعا های بعدی هیچ واکنشی صورت نگرفت و گویی اشکال و مسئله ای ندارند و صحیح هستند؟ 🔸 بر اساس گزارش خبرگزاری میزان، در پی نامه اعتراضی فردی تحت عنوان رئیس هیئت مدیره تشکلی به اسم «جامعه جراحان ایران» نسبت به احتمال اجرای حد شرعی قطع انگشت سارقان متجری در زندان تهران، که در شبکه های ماهواره ای متخاصم همچون اینترنشنال وهابی و ... بازخور داشت، به نقل از منبع آگاه، با انفعال سریع هر گونه خبر در این زمینه در زندانهای ایران را تکذیب شده و مسئولین و صاحب منصبان را به تحقیق پیرامون اخبار و شایعات دعوت نموده و از تعجیل در اتخاذ موضع برحزر داشت شد.(لینک خبر) این خبر و واکنش های مرتبط به آن در ابتدا در ردیف اخبار روزمره و بهانه جویی های سکولارها و مگس صفتی رسانه های معاند در کنار هزاران خبر بی ارزش دیگر میتوانست به راحتی مدیریت شود ولی با یک موضع سوال برانگیز، بیش از اینکه توجه ها را معطوف به ماهیت این تشکل و فردی به اسم «ایرج فاضل» به عنوان رئیس هیئت مدیره این تشکل و حمایت های دشمنان قسم خورده اسلام و انقلاب اسلامی از این مواضع ضد اسلامی کند؛ اذهان را درگیر تکذیبیه و انفعال مسئولین میکند که چه چیزی موجب شده برخلاف ابتدائیات قواعد مهندسی گفتمان عمومی بازی خورده و به صورت غیر مستقیم و ناخواسته با پیشفرض ها و برخی ادعاهای این نامه همراهی شود؟ آیا با این اولیات آشنائی نداشته و نسبت به انگیزه ها و راهبردهای دشمنان در مدیریت تغییر گفتمان عمومی در نظام اسلامی یا عواقب مواضع قابل تأمل رسانه ای خود احاطه ندارند؟ 🔹 از اولین روزهای انقلاب اسلامی مواضع گروه هایی چون حزب متبوع مصدق و بازرگان یعنی جبهه ملی و سایر افراد و گروه های سکولار یا ملحد در انکار احکام و قوانین الهی، همواره با راهبری های هوشیارانه امامین انقلاب مواجه بوده که نمونه بارز آن در مواضع جدی ملی مذهبی ها و سکولارهای جبهه ملی در مخالفت با لایحه قصاص در سال 60 است که منجر به صدور حکم ارتداد ایشان توسط حضرت امام شد. 🔸 اما در این بین، مواضع انفعالی یا همسوی برخی خودی ها محل سوال است که آیا ناشی از کم اطلاع یا بی درایتی نسبت به این اقدامات است یا استراتژی های پیچیده و حکیمانه ای در پس خود دارد؟ عملکردهایی از مسئولین که در موارد مشابه مایه افسوس امام و مومنین شد. 📣 امام خمینی ره در بیانات خود در این مورد فرمودند: «من آن چیزی كه بسیار مورد تعجبم است این نیست كه در اعلامیۀ جبهۀ ملی برای لایحۀ [به اصطلاح او] "غیر انسانی" قصاص، یعنی حكم غیر انسانی قرآن!، یعنی حكم غیر انسانی اسلام!، اعلامیه بدهند و مردم را دعوت كنند كه ایهاالناس بیایید، در مقابل اسلام قیام كنید و استقامت كنید. من از آنها همچو توقعی داشتم و دارم. اما بعضی كه اعلامیه دادند و تأیید كردند این راهپیمائی‌ها را، آیا خوانده‌‏اند این اعلامیه‏ های جبهۀ ملی را؟ دیده‏ اند، كه به این راهپیمایی دعوت كرده ‏اند؟ و یكی از انگیزه‏ های آنها این است كه بیایید مقابل قرآن قیام كنید؟ منتها لفظش را نگفتند، و واقعِ صریحش همین است. اگر اینها خواندند این را، غفلت كردند از اینكه این راهپیمایی برای مقابله با اسلام است؛ برای مقابله با جمهوری اسلامی است؛ و برای مقابله با حكومت اسلام است.» ادامه دارد ...