آیا سخنان منتسب به کورش واقعیت دارد❓ قسمت (سوم) 3️⃣ ♦️ بنا به نوشته آریان مورخ یونانی در کتاب آناباسیس، کتیبه ای در سر در مقبره کوروش وجود داشته به این مضمون: «ای انسان من کوروش پسر کمبوجیه هستم. من شاهنشاهی پارس را بنیان نهادم و بر تمام آسیا فرمانروایی کردم. پس به این آرامگاه بر من رشک مبر (این مقبره را از من دریغ مدار)» 🔷 چنین کتیبه ای در حال حاضر در پاسارگاد وجود ندارد. با توجه به نوع نگارش و جملات به کار رفته در این متن، بسیاری معتقدند که چنین چیزی در اصل وجود نداشته و این متن بیشتر یک متن یونانی است تا پارسی. 🔶 باید متذکر شد که آریان خودش مقبره کوروش و این سنگ نبشته را ندیده و تنها گفته های یکی از همراهان اسکندر در زمان داریوش سوم را نقل قول کرده است. 🔷 هم چنین باید در نظر داشت که دو مورخ دیگر یونانی یعنی پلوتارک و استرابون که هر دو براساس آنچه مشاهدات همراهان اسکندر از پاسارگاد بوده، اشاره به کتیبه ای در مقابل در ورودی مقبره می کنند اما گفته آنها نه تنها با گفته آریان مغایرت دارد، بلکه با نوشته های دیگر نیز متفاوت است. 🔶 استرابون می نویسد که در کتیبه ورودی مقبره نوشته شده بود: «اینجا آرامگاه من کوروش شاهنشاه است.» از سویی دیگر برخی از محققین بر این عقیده اند که اگر کتیبه ای هم وجود داشته می بایست بعد از مرگ کوروش و حتی شاید در زمان داریوش نوشته شده باشد. 🔻 کوروش در تورات: 🔷 تصرف بابل و آزاد کردن تمامی بردگان و اسرای جنگی از هر قوم و ملتی توسط کوروش واقعه ای است تاریخی و حقیقی. براساس سالنامه های آشوری و اسناد بابلی و متن منشور کوروش، او پس از تصرف بابل فرمان آزادی تمام اسرا و بردگان و از جمله یهودیان و بازگشت آنان به سرزمین خودشان و بازسازی معبد بیت المقدس را صادر کرد. 🔶 در تورات (عهد عتیق)، در کتاب «عزرا» و کتاب «شعیاء» از کوروش به عنوان مسیح و نجات دهنده قوم یهود و بردگان یاد شده است. در کتاب عزرا فرمان بازسازی معبد بیت المقدس و بازپس دادن خزاین و ثروت یهودیان که توسط بخت النصر به بابل آورده شده بود، نقل شده است. 🔷 در کتاب «شعیاء» نیز تنها از همراهی خداوند با کوروش در پیروزی بر بابل و آزادسازی بردگان سخن رفته است. در این دو بخش از تورات که از باستانی ترین منابعی است که نام کوروش در آن آمده، به غیر از فرمان بازسازی معبد بیت المقدس هیچ سخنی از کوروش نقل نشده است. 🔻 آثار مورخان یونانی 🔷 در میان مورخان یونانی هرودت، گزنفون و کتزیاس سه مورخی هستند که از لحاظ زمانی نزدیکترین فاصله را با زمان زندگی کوروش داشته اند و همچنین دو تن از آنان یعنی گزنفون و کنزیاس از نزدیک با بزرگان هخامنشی در ارتباط بودند. حدس و یقین بر این است که بیشتر حکایات و سخنان نسبت داده شده به کوروش از کتاب این سه تن نقل شده باشد. 🔻 هرودت و کوروش 🔷 هرودت در هالیکارناس یکی از ساتراپ های هخامنشی و در زمان داریوش اول متولد می شود. با آنکه به زبان پارسیان آشنایی نداشت، اما زندگی در قلمروی هخامنشیان باعث آشنایی او با فرهنگ و تمدن و اعتقادات و باورهای پارسیان شده بود. 🔶 با وجود آنکه بسیاری هرودت را پدر تاریخ می دانند اما کم نیستند مورخین و نویسندگانی که تاریخ او را به افسانه سرایی و داستان گویی تشبیه کرده و بسیاری از بخش های تاریخ او را بی پایه و اساس می دانند. 🔷 بخش دوم از کتاب اول هرودت اختصاص به تاریخ کوروش دارد. او ادعا می کند که با چند نفر از بزرگان پارسی حشر و نشر داشته و بسیاری از وقایع مربوط به کوروش و پس از آن را از آنان گرفته است. 🔶 آنچه مسلم است، پیش از هرودت، تاریخ نگارانی مانند شارون از اهالی لامپساک و هکاته مطالبی درباره مادها و فرمانروایی کوروش نوشته بودند که البته هردوت از این منابع بدون ذکر نام استفاده کرده است. با این وجود اشتباهات فاحشی در تاریخ او به ویژه در مورد زندگی کوروش وجود دارد. ♦️ او پارس را یکی از ایالات تابع ماد می داند، در حالی که چنین نبوده و پارس جزیی از پادشاهی مستقل ایران بوده است. او همچنین پدر کوروش را مردی عادی از پارس می داند، در حالی که کمبوجیه پدر کوروش پادشاه و حکمران پارس بوده و کوروش هم پیش از شکست مادها به حکومت پارس رسیده بود. به کانال فرقه های عجیب و جهان ماوراء بپیوندید 🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3478585344Cfddd4eceb2 ادامه دارد....🔻🔻