رابطه فقه و حقوق در الگوی کلان نظام اسلامی از منظرفقه نظام محمود حکمت‏نیا نصیراله حسنلو چکیده در تلقیِ رایج جامعه علمی کشور، فقه و حقوق به‏مثابه دو دانشی که در کانون مدیریت روابط اجتماعی قرار دارند، در جهات متعددی به‏ویژه در دایره موضوعات، دارای تمایز و چه‏بسا تعارض هستند. این رویکرد موجب دوگانه‏پنداری این دو دانش و در نتیجه سلب مسئولیت فقه از خود در زمینه نظریه‏پردازی درباره مسائل نوپدید و تولید متدولوژی به‏روز و کارآمد برای حل آن‏ها شده است. این درحالی‏است که تحلیل عقلانی نشان می‏دهد که ماهیت مسائل فقه در حوزه غیرعبادات با ماهیت مسائل حقوق یکسان است و قاعده فقهی همه شاخصه‏های قاعده حقوقی را بدون استثناء دارا است. در نگارش پیش‏رو «رابطه فقه و حقوق» از منظر فقه نظام از جهت شیوه حل مسائل فقهی-حقوقی و میدان موضوعات پیش‏رو، بررسی شده و روشن ساخته‏ایم دوگانگی مسائل فقه و حقوق، پنداری بیش نیست. در ادامه برای روشن‏تر شدن شاکله بحث، به پیامدهای یگانه‏انگاری فقه و حقوق از قبیل توانمندسازی فقه در عرصه حل مسائل نوپدید، فقدان خلأ قانونی در نظام حقوقی و افزایش تعامل نظام حقوقی اسلام با نظام‏های حقوقی بزرگ پرداخته‏ایم. کلیدواژه‏ها: فقه نظام، نظام حقوقی، دوگانه‏پنداری فقه و حقوق، یگانه‏انگاری فقه و حقوق، خلأ قانونی. @fiqhnezam