✨✨✨ هنگامی که قابیل برادر خود را کشت نمی دانست با جنازه او دربیابان چه کند!؟ مدتی جنازه را این طرف و آن طرف برد ولی نمی دانست چه کُند!؟ در این هنگام رحمت خداوند فرود آمد تا احترام این جسد پاک محفوظ بماند، پس دو کلاغ فرستاد که با یکدیگر جنگیدند، زاغــی که پیروز شده بود خاک ها را با منقارش کنار زد و جسدِ بی جان کلاغ کشته شده را، پنهان کرد. در این هنگام قابیل فریاد زد: وای بر من! آیا باید از این کلاغ هم ناتوان تر باشم؟؟ گفت قابیل آه شد بر عقلِ من کـه بُوَد زاغــی زِ من افزون تـر پس برادر خود را به خاک سپرد و به سوی منزل بازگشت. حضرت آدم به جستجوی هابیل رفت و سراغ او را از برادر گرفت ولی قابیل انکار کرد که برادر را دیده است و نخستین هم در زمین از زبان او خارج شد. پس از اینکه آدم از پیدا کردن فرزندش ناتوان شد، شعری در سوگ فرزندش سرود که نخستین شعر در روی زمین است و آدم را باید دانست. 📚 در آیات ۲۷_۳۱سوره مائده ‌🌼فـــرصـــ🍁ــــتـــ زنـــ✨ـدگــے 🍂🌈 💛|• @forsate_zendegi•|🖇