#اصول_فلسفه_و_روش_رئالیسم
#استاد_فلاح
☑️ یادداشت شماره 7️⃣1️⃣
⚪️
#مقاله_چهارم
#علم_و_معلوم
#ارزش_ادراکات
☑️ بحث خطای در ادراک
3️⃣ مکانیسم تصحیح خطا
💠 خطا هست با آبشخورهای متعددی که گفته شد آن چیزی که مهم است این است که مکانیسم تصحیح خطا هم هست که واقعا بر واقع منطبق بشود؛ اگر مکانیسمش باشد ما خطا را قبول می کنیم.
برای تصحیح خطا راه های متعددی هست
🔹 اول: تجمیع حواس
با تجمیع حواس خطا را به سمت صفر میل می دهیم. می بینم استشمام می کنم لمس می کنم می شنوم واقعیت محاصره می شود و خطا کم می شود.
🔹 دوم: تجمیع احساس
یعنی یک دانه عکس نیست یک گونی عکس است، این ها یک کمک هایی می کند.
تا اینجا مکانیسم های رفلکسی بود.
🔹 سوم: تحلیل عقل
🔹 چهارم: آراء همگنان
من اینجا دو سیب می بنیم شما می گویید سه تا است و همینطوری دیگران می گویند سه تا است، بعد من روی این فرض کار می کنم، اعتماد می کنم یا حتی می توانم بفهمم، مثلا می گویند از آن زاویه شما دوتا می بینی ولی واقعیت سه تا است.
غرب که شهر شکاکیت است، می گردند می گردند در دویست سال یک چیزی پیدا می کنند بعد آن را علم می کنند!
🔹 پنجم: طول زمان
طول زمان یک طور شناخت طولی را پدید می آورد. عواطف شما که جا به جا می شود می بینید یواش یواش شناخت های شما تغییر می کند.
این پدیده ی عجیبی است که انسان خیلی از اوقات در بازه سی سال یا چهل سال یک بار دیگر تصویر از جایی می گیرد متوجه می شود که تصویرهای قبلی چقدر آمیخته به عواطف بود.
خود همین امکانات تضعیف خطای شما را زیاد می کند. حتی در شخص هم نمی گویم یک مقدار زمان را بکشید می بینید روایت عوض می شود.
🔹 ششم: نقل
این را در آراء همگنان نیاوردم، همگنان هم نقل است من که نمی بینم ولی شما دارید می بینید و من اعتماد می کنم . اینجا قرآن می گوید که اینطوری است، من خواندم و صریح دارد می گوید اینطوری است.
🔹 هفتم: شهود
نکته عجیب این است که ما در یک منطقه ای از اطلس ادراک بشر هستیم که این سه تا (قرآن و برهان و عرفان) با هم تجمیع کردند و دارند یک تفسیر می دهند.
کسانی که می خواهند تمدن سازی بکنند اینجا باید شاخک شان حساس بشود. این یک اقتدار می آورد، بروند پشت تریبون سازمان ملل نعره بکشند که شما بروید گُم بشوید.
امام می گفت پاکروان گفت که سیاست پدر سوخته بازی است من گفتم بله، بعد گفت شما باید دور باشید گفتم بله باید دور باشم. فکر کرد قبول کردم بعد آمدم قم پدرش را در آوردم.
از این بحث های آکادمیک بدم می آید می آیند یک قاب جلوی چشم آدم می گذرارند که اینطوری ببین می گویم می شود خارج از این چارچوب هم دید می گوید نه باید از همینجا ببینی.
می گفت بنده خدا رفته بود مهمانی خانه یکی، نمی خواست خانه اش را یاد بگیرد آدرس مغازه را داده بود، ناچار بود ببرد خانه برده بود چرخانده بود که اینجا سمت چپ آنجا سمت راست و ... بعد گفته بود خانه را یاد گرفتی که هر وقت خواستی بیای خانه؟ گفت آره دیگر آنجا مغازه ات هست اینجا هم خانه!
آدم احساس می کند که این غربی ها می گویند من سر این مثال معتاد شدم اول برو تریاک و شیشه بکش بعد بیا پاسخ بدهیم. می گویم من می خواهم با عقلم حل بکنم. من با قرآن و شهود و عقل غیر مخمر می آیم حل می کنم.
اول لجن مال می کنند بعد می گویند اگر توانستی حل بکن.
بین خطاها فرق است. خطاهای حسی و خیالی و عقلی یک ضریبی دارند.
در حس یک خطایی می بینند بعد می کشند به کل ادراکات.
—---—
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗
http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac