💠
#آشنایی_با_عرفان_اسلامی
💠
#استاد_امینی_نژاد
💢بخش 6️⃣4️⃣
🌐 عرفان نظری
🔘 خداشناسی عرفانی (وحدت وجود)
🔘 فروعات خداشناسی عرفانی یا لوازم وحدت شخصیه
1️⃣ تمایز حق و خلق
🔺 از محور های حساس و پر مخاطرۀ مبحث و حدت شخصیه، تمییز حق و خلق و تبیین درست نسبت و ارتباط آن دو با یکدیگر می باشد؛ زیرا بیشتر رهزنی ها و کج فهمی ها از همین گردنه برمی خیزد؛ چراکه اگر مرز حق و خلق شناخته نشود، یا منشأ توهماتی همچون حلول و اتحاد است و یا موجب توهم همه خدایی و مانند آن.
🔘انواع مغایرت و تمایز
🔘 الف) مغایرت و تمایز تقابلی
🔺 گاهی دو چیز با یگدیگر مغایرت تقابلی دارند، بدین صورت که هرگاه آن دو چیز با یکدیگر مقایسه شوند، ملاحظه می شود چیز اول اموری را دارد که چیز دوم ندارد و بالعکس در چیز دوم حقایقی و کمالاتی یا نقایصی وجود دارد که در چیز اول یافت نمی شود.
🔺 همۀ موجوداتی که در عرض یکدیگر قرار دارند، از چنین مغایرت و تمایز برخوردارند. به عنوان مثال مغایرت بدن ما با کتابی که در دست داریم، مغایرت و تمایز تقابلی است.
🔘 ب)مغایرت و تمایز احاطی
🔺 این قسم از تمایز با مباحثی که عرفا مطرح کرده اند، پدید آمده است و همچنان که از اصطلاح «تمایز احاطی» بر می آید، این نوع مغایرت بین محیط و محاطِ وجودی جریان دارد.
🔺 عرفا برای تقریب به ذهن، از مثال عام و خاص استفاده می کنند. هر عامی نسبت به افراد خود چگونه است؟ به عنوان مثال اگر عام جنسی را با انواع آن در نظر آوریم، بین ایشان چه نسبتی برقرار است؟ با اندکی دقت، در می یابیم عام جنسی مانند حیوان، از آن جهت که عام است و عمومیت دارد و همۀ انواع خود را پوشش می دهد، عین انواع خود می باشد. در مثال مذکور، حیوان به صورتی کامل در نوع انسان، با وی یکی است، همچنان که با نوع بقر یا غنم و حیوانات دیگر اتحاد کامل داشته و عین آنهاست.
🔺اما وقتی صحنه را برمی گردانیم، درمی یابیم همین عام جنسی باز به جهت آنکه عام است عمومیت دارد، با تک تک انواع خود نیز مغایر می باشد؛ یعنی هرچند حیوان به جهت عمومیتش انسان را پوشش داده و عین اوست، اما به همان جهت عمومیتش غیر از انسان است و در دیگر انواع نیز حضور دارد.
🔺 هنگامی که وجودی بی نهایت و نامحدود را با وجودهای متناهی و محدود مقایسه می کنیم، درمی یابیم که وجود نامحدود از آن جهت که نامحدود است و بر همه چیز احاطۀ وجودی دارد، عین همۀ اشیاست، اما در نگاهی دیگر، از همان جهتی که بر همه چیز محیط بوده، مطلق و بی نهایت می باشد، غیر همۀ اشیاست.
🔘 جمع بندی
🔺 بنابراین اگر وجود حق تعالی را که نامتناهی است، به عنوان مثال با وجود این کتاب در نظر آوریم، وجود حضرت حق از آن جهت که بی نهایت است، عین این کتاب است و از همان جهت که بی نهایت است، از کتاب جدا و متفاوت می باشد، بنابراین از دیدگاه عرفانی، حضرت حق هم عین خلق است و هم غیر خلق. این از عجایب معارف عرفانی است که در عین اثبات عینیّتی شدید بین حضرت حق و خلق که هیچ فاصله ای نباید گذاشت، بین آنها جدایی و تفاوتی بس چشمگیر ایجاد می کند.
🔘 نتیجه فرع اول
🔺 هرچند بر اساس وحدت شخصیه حضرت حق عین خلق است، اما در عین حال «تمایز احاطی» که از شدیدترین انواع تمایز و تغایر است، بین حق و خلق حاکم است؛ زیرا این نوع تمایز، تمایز بی نهایت از متناهی و نامحدود از محدود است و فاصلۀ محدود تا نامحدود، خود ناحدود و بی نهایت است، پس بین حق و خلق بی نهایت تفاوت وجود دارد.
📚 منبع: کتاب آشنایی با مجموعه عرفان اسلامی ص 272_276
🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
🔗
http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac