رژیم پهلوی در آینه‌ی اعداد و ارقام و واقعیت‌ها ❎ علت‌این‌که بعضی‌ها گمان می‌کنند؛ در دوران پهلوی ارزانی بوده، این است که: قدیمی‌ها نرخ‌های زمان شاه را برای جوانان نقل می‌کنند ولی از درآمدهای آن زمان صحبتی نمی‌کنند. تا جوانان با مقایسه‌ی این‌زمان با زمان شاه با یک محاسبه‌ی ساده، متوجه شوند که چه زمانی قدرت خرید مردم بالاتر بوده ‌است. ❇️ حالا جهت‌اطلاع جوانان به چند نمونه اشاره می‌کنم: 🚗 خرید خودرو: سال ۱۳۴۹ که پیکان ۱۸ هزارتومان بود؛ حقوق یک کارمند رسمی در ماه ۲۰۰ تک تومانی یعنی دو هزار ریال بود. اگر می‌خواست پیکان بخرد؛ باید حقوق ۹۰ ماه یعنی ۷/۵ سال‌اش را پرداخت می‌کرد. و یا یک مدیر دبیرستان که حقوق‌اش ۵۰۰ تک تومانی و خیلی هم بالا و عالی بود باید حقوق ۳۶ ماه‌اش را بابت خرید پیکانی که نه کولر داشت، نه هیدرولیک بود و نه ترمزش ضد قفل بود؛ پرداخت می‌کرد. اهالی یک روستا با ۳۰ خانوار، با مشارکت هم توانسته بودند یک نیسان دست دوم! به قیمت ۱۵ هزار تومان آن هم قسطی بخرند،تا بتوانند با هم به شهر نزدیک خود بروند و شیر و لبنیات بفروشند و مایحتاج خود را خرید کنند.!! ولی امروز عمده روستائیان خود صاحب یک نیسان یا ماشین دیگر هستند.!!! در آن زمان؛ سالانه کلاً ۳ هزار پیکان در کشور تولید می‌شد که آن‌هم به‌سختی فروخته می‌شد چون مردم توان خرید نداشتند... اما الان سالانه حدود ۱ میلیون (حدود ۳۵۰ برابر زمان شاه) انواع خودرو تولید می‌شود و برای خرید آن‌ها به‌علت کم‌بود تولید و قدرت بالای خرید مردم، صف و نوبت است!! سال ۵۴؛ قیمت یک موتورسیکلت یاماها۱۰۰ خارجی، ۵۶۰۰ تومان بود. کارمندی که حقوق‌اش عالی بود؛ یعنی ماهانه ۵۰۰ تومان می‌گرفت، اگر می‌خواست موتور بخرد؛ می‌بایست تقریباً حقوق یک‌سال‌اش را پرداخت می‌کرد. و اگر یک کارگر با مزد روزانه ۶ تومانی‌اش می‌خواست موتور بخرد؛ می‌بایست مزد ۹۳۴ روز کار یعنی ۲/۵ سال‌اش را پرداخت می‌کرد. در حالی که امروز می‌تواند با چند ماه کار یک موتورسیکلت ۱۲۵ بخرد! 💰 قیمت دلار: سال ۱۳۵۰؛ هر دلار آمریکا به‌قیمت آزاد ۱۰۵ ریال فروخته می‌شد. کارمندی که حقوق ماهیانه‌اش ۲۰۰ تک تومانی بود می‌توانست با حقوق ماهانه‌اش تقریباً ۲۰ دلار بخرد. الآن یک کارگری که حداقل دست‌مزد را می‌گیرد می‌تواند با دست‌مزد یک ماه‌اش چند دلار بخرد. ضمن این‌که قیمت دلار، تنها شاخص اقتصادی نیست و در کنار آن شاخص توسعه انسانی، کاهش فقر، ارتقاء بهداشت و سلامت عمومی و... هم هست که همگی رشد چشم‌گیری داشته‌اند. مثلاً در سالِ ۱۳۵۰ دست‌مزد روزانه‌ی یک کارگر در شهری مثل فردوس در خراسان جنوبی ۲۵ تا ۳۰ ریال بود. یعنی یک کارگر اگر سه روز و نیم کار می‌کرد می‌توانست ۱ دلار بخرد. در حالی که امروز همان کارگر با سه روز و نیم کار می‌تواند چند دلار بخرد! 💳 اقلام مصرفی: زمان شاه؛ یک حلب ۴/۵ کیلویی روغن نباتی، ۲۹ تک تومانی قیمت داشت و کارگری که مزد روزانه‌اش در سال ۵۴؛ ۵۰ ریال بود تقریباً مزد ۶ روزش را می‌بایست بابت ۱ حلب روغن ۴/۵ کیلویی پرداخت می‌کرد. در حالی که امروز یک کارگر ساده با ۶ روز کارش می تواند چند حلب روغن ۴/۵ کیلویی بخرد. سال ۵۴؛ مرغ منجمد کیلویی ۱۰۵ ریال فروخته می‌شد و مزد کارگر در شهر فردوس ۶۰ تا ۷۰ ریال بود. یعنی اگر یک کارگر تمام مزد روزش را می‌پرداخت؛ نهایتاً ۶۷۰ گرم مرغ خریداری می‌کرد. در حالی که امروز با دست‌مزد روزانه‌اش و با گرانی شدید مرغ چند کیلوگرم مرغ می‌تواند بخرد؟! در زمان شاه؛ نان سنگک، ۵ ریال بود. کارگری که در روز ۶ تک تومانی مزد می‌گرفت؛ می‌توانست ۱۲ عدد نان سنگک بخرد. همین بود که مردم حاشیه شهرها و حلبی‌آبادها نان خوردن نیز نداشتند.!!!! ولی امروز کارگر با مزد یک روزش می‌تواند چند عدد نان سنگک ۲ هزارتومانی بخرد؟! 📞 خدمات عمومی: در طول ۵۷ سال حکومت پهلوی‌ها، کل شهر فردوس ۳۲۰ شماره تلفن هندلیِ غیرخودکار داشت و به‌جز دو بخش سرایان و بُشرویه که هرکدام ۳ یا ۴ خط تلفن هندلی داشتند، در کل روستاهای استان خراسانِ بزرگ فقط ۳۱ روستا دارای یک خط تلفن برای تماس عموم مردم بودند! در حالی‌که از ابتدای انقلاب تا سال ۶۴ یعنی در عرض ۶ سال، همین فردوس دارای ۲ هزار شماره تلفن خودکار گردید و در سال ۷۴ بالغ بر ۹۵% روستاهای فردوس دارای تلفن خودکار خانگی شدند. کل شهر مشهد در ۵۷ سال حکومت پهلوی‌ها؛ ۴۱۰۰۰ شماره تلفن داشت که در سال ۷۴ یعنی در عرض ۱۶ سال ۱۹۴/۰۰۰ شماره‌ی جدید به مردم واگذار شد. امروز کار به‌جایی رسیده است که هر کس به خط تلفن نیاز داشته باشد با مراجعه به مخابرات آن‌را برای هرجای شهر که بخواهد، دریافت می‌کند..