✍/🏴🏴🏴/ صدای گریه ی کودک می آمد پدر به محض اینکه بر زمین نشست کفش های کودک را در آورد کفش ها را جفت کرد و کمی جلو تر از خود روی زمین گذاشت پدر در عین حال که در اوج ترس بود همچنانی که کیسه ای بر سر داشت کودک را به آغوش کشید و کودک ذره ذره ، در آغوش پدر آرام گرفت انچه می بینید روایتی از این عکس واقعی است. / تصویر مربوط به زندانی در عراق می باشد. آنچه می بینید پدر و پسری را نشان میدهد که هر دو اسیر آمریکایی ها شده اند .♣️ صلی الله علیک یا امیرالمومنین[ع] ➰➰♣️♣️➰♣️♣️➰➰ ♣️🌑♣️🌑♣️🌑♣️🌑♣️