نوبت گرفته بودم تو صف دکتر بودم، کناریم که یه مرد حدودا ۵۰ ساله بود سر صحبتو باز کرد. از لهجه غلیظ و عربیش متوجه شدم جنوبی هست، از گرونیا و گرمای این روزها گفتیم که ازش در مورد وضع آب و برق آبادان و اطرافش پرسیدم، گفت قبلا خیلی افتصاح بود شرایط ولی الان بهتر شده اما بازم سختیا و مشقتایی هست و ما تا جاده نبندیم و اعتراض نکنیم و جوون و بچه هامون به کشتن ندیم حرفامونو نمیخونن مسئولین. می‌گفت تمام نفت و پول و درآمد کشور از ما هست اما کمترین امکاناتی برای ماها نیست. گفتم واقعا سخته می‌فهمم، گفت: از ما گذشت اما به جان دخترم ما شرمنده زواری میشیم که می‌خوان برن کربلا و ما کمترین امکاناتی نداریم تا ازشون پذیرایی کنیم. من پارسال دوتا گاومیشو فروختم تا بتونم فقط آب بخرم بدم دست زوار. من تمام ایام اربعین پارسالو پشت خونم خوابیدم که زوار زیر کولر تو خونه من بخوابن . ما چیزی نمیخایم ولی جوری باشه شرمنده زوار نشیم. ✍️ ریش مِحَک ( السُّلطآن 👑 ) 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff