☑️فلسفه عزاداری و گریه بر شهید(2) 🔹اما از نظر اسلام آن طرف سکه را هم باید خواند. شهادت را از نظر اجتماعی- یعنی از آن نظر که به جامعه تعلق دارد پدیده‌‏ای است که در زمینه خاص و به دنبال رویدادهایی رخ می‌دهد و به دنبال خود رویدادهایی می‌آورد- نیز باید سنجید. عکس ‏العملی که جامعه در مورد شهید نشان می‌دهد صرفاً به خود شهید تعلق ندارد، یعنی صرفاً ناظر به این جهت نیست که برای شخص شهید موفقیت یا شکستی رخ داده است. عکس‏ العمل جامعه مربوط است به این که مردم جامعه نسبت به شهید و جبهه شهید چه موضع گیری‌‏ای داشته باشند و نسبت به جبهه مخالف شهید چه موضع گیری‏‌ای داشته باشند؟ 🔹رابطه شهید با جامعه‌‏اش دو رابطه است: یکی رابطه‌اش با مردمی که اگر زنده و باقی بود از وجودش بهره‌مند می‌شدند و فعلا از فیض وجودش محروم مانده‌‏اند، و دیگر رابطه‌اش با کسانی که زمینه فساد و تباهی را فراهم کرده‌اند و شهید به مبارزه با آنها برخاسته و در دست آنها شهید شده است. 🔹بدیهی است که از نظر پیروان شهید که از فیض بهره‌مندی از حیات او بی‌بهره مانده‌‏اند، شهادت شهید تأثرآور است. آن که بر شهادت شهید اظهار تأثر می‌کند در حقیقت به نوعی بر خود می‌‏گرید و ناله می‌کند. اما از نظر زمینه‌‏ای که شهادت شهید در آن زمینه صورت می‌گیرد، شهادت یک امر مطلوب است به علت وجود یک جریان نامطلوب. از این جهت مانند یک عمل جراحی موفقیت‏‌آمیز است که مطلوب است اما در زمینه آپاندیس یا زخم روده یا زخم معده یا چیزهایی از این قبیل. بدیهی است که اگر چنین زمینه‌هایی در کار نباشد، جراحی ضرورتی ندارد، بلکه کار غلطی است. 🔹درسی که از جنبه اجتماعی، مردم باید از شهادت شهید بگیرند این است که: 1⃣اولًا نگذارند آنچنان زمینه‌ها پیدا شود. از آن جهت آن فاجعه به صورت یک امر نبایستنی بازگو می‌شود و اظهار تأسف و تأثر می‌شود که به قهرمانان ظلم و قاتلین شهید مربوط است، برای اینکه افراد جامعه از تبدیل شدن به امثال آن جنایتکاران خودداری کنند. 2⃣درس دیگری که باید جامعه بگیرد این است که به هرحال باز هم در جامعه زمینه‌هایی که شهادت را ایجاب کند پیدا می‌شود؛ از این نظر باید عمل قهرمانانه شهید از آن جهت که به او تعلق دارد و یک عمل آگاهانه و انتخاب‏ شده است و به او تحمیل نشده است بازگو شود، و احساسات مردم شکل و رنگ احساس آن شهید را بگیرد. اینجاست که می‌گوییم: گریه بر شهید، شرکت در حماسه او و هماهنگی با روح او و موافقت با نشاط او و حرکت در موج اوست. اینجاست که باید ببینیم آیا جشن و شادمانی و پایکوبی و احیاناً هرزگی و شرابخواری و بدمستی- آنچنان که در جشنهای مذهبی مسیحیان دیده می‌شود- هم‌شکلی و همرنگی و هم‌‏احساسی می‌آورد یا گریه؟ 🔹معمولًا درباره گریه اشتباه می‌کنند؛ خیال می‌کنند گریه همیشه معلول نوعی درد و ناراحتی است و خود گریه امری نامطلوب است. خنده و گریه ظاهراً از مختصات انسان است. خنده و گریه مظهر شدیدترین احساسات انسان می‌باشند. گریه همیشه ملازم است با نوعی رقّت و هیجان. اشک شوق و عشق را همه می‌شناسیم. در حال گریه و رقّت و هیجان خاص آن، انسان بیش از هر حالت دیگر خود را به محبوبی که برای او می‏‌گرید نزدیک می‌بیند و در حقیقت در آن حال است که خود را با او متحد می‌بیند. خنده و شادی بیشتر جنبه خودی و شخصی و در خود فرو رفتن دارد و گریه بیشتر جنبه از خود بیرون آمدن و خود را فراموش کردن و با محبوب یکی شدن. خنده از این نظر مانند شهوت است که در خود فرو رفتن است و گریه مانند عشق است که از خود بیرون رفتن است. 🔹امام حسین(ع) به واسطه شخصیت عالی‌‏ قدرش، به واسطه شهادت قهرمانانه‌‏اش مالک قلبها و احساسات صدها میلیون انسان است. اگر کسانی که بر این مخزن عظیم و گران قدر احساسی و روحی گمارده شدند -یعنی رهبران مذهبی- بتوانند از این مخزن عظیم در جهت همشکل کردن و همرنگ کردن و هم‏ احساس کردن روحها با روح عظیم حسینی بهره‌برداری صحیح کنند، جهان اصلاح خواهد شد. 🔸راز بقای امام حسین(ع) این است که نهضتش از طرفی منطقی است، بُعد عقلی دارد و از ناحیه منطق حمایت می‌شود، و از طرف دیگر در عمق احساسات و عواطف راه یافته است. ائمه اطهار که به گریه بر امام حسین(ع) سخت توصیه کرده‌اند، حکیمانه‏‌ترین دستورها را داده‌اند. این گریه‌هاست که نهضت امام حسین(ع) را در اعماق جان مردم فرو می‌کند؛ تکرار می‌کنم: به شرط آنکه گروهی که بر این مخزن عظیم گمارده شده‌اند بدانند چگونه بهره‌برداری کنند. (این نوشتار، تلخیص می باشد. برای مطالعه بیشتر به متن اصلی مراجعه شود.) 📚قیام و انقلاب مهدی(عج)، صفحه 92 ┄┅♦️ گام دوم انقلاب♦️┅┄ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff