▫️ وقتی برای نگفتهها حرف بسیار است
◽️ آرام میان دردها که مینشینیم، از تلاطم گفتنها و نگفتنها مسیر سکوت، آزار دهنده میشود و حسرت شنیدن، جان را به طاق ایوان میکوبد و دستان سرنوشت ملامتت میکنند و تو در ابتدای راه خاموشی.
◽️ مهمترین انگیزه برای سخن گفتن، دلیل است. دلیلی که از سرّ درون برمیخیزد و افسار ناگفتهها را به این سو و آن سوی میکشاند و سرانجام دلواپس گفتن هزاران ناگفته میمانی.
◽️ هر اتفاق از یک حادثه سرچشمه نمیگیرد که عقبهای بلندبالا برایش متصور میشود و تصادف بهانهای میشود برای نگهداشتن سرّ درون.
◽️ گفتگو بزرگراهی به اندازه عمق شخصیت هر انسانی است که توان بازنمایی واقعهها را دارد تا در هر قالبی روایت کند و ناتوانی از روایتگری برای هر جوان مومن انقلابی مذمتی است بس نگران کننده.
◽️ هستی سرنوشت نه بر اساس برچسبهای گذشته و حال رمزگذاری شدهاند که رابطههای امروزین، معلولی برای پیچیدگیهای آینده است که هر چقدر توان گرهگشایی امروزت تقویت شد، آیندهای سادهتر خواهی داشت.
◽️ این تازه اول هجرانی است که مکافاتی دارد و درد سرنوشت حقیقت را روشن میکند که آنکه تصادفها را تفسیر به ضعف نمود، ابتدای گمراهی را تجربه میکند و درگیر سوءتفاهم میشود و سرنوشت چیزی ورای آنهاست.
◽️ تمام این اتفاقات در چارچوب ذهن انسانی رخ میدهد که بزرگ میبیند و بزرگ فکر میکند، صبور است و هر اتفاق پازلی است برای تکمیل آینده و هر سنگی پلهای است برای صعود بالاتر.
◽️ عمق فاجعه برای انسان فرهنگی، حاشیههایی برساخته از تاملات کودکانه امروز خویش است که تلاطم فردا را ندیده و از وحشتش به کنجی خزیده و بازوانش از روی توهم یارای نبرد ندارد و میدان را خالی میگذارد ...
و تو ای برادر!
و تو ای خواهر!
راوی قصههای شیرین امروزی باش تا دشمن روایتگر تکههای محدود تلخش نشود که جای خالی کلمات را اگر تو پر نکنی، هستند گرگهایی که دندان تیز کردهاند تا آنها را با خود همراه کنند.
#تیر
#گوهرشاد
#کار_فرهنگی
@gamedovomeenqelab