💠 ـ حبیب بن مظاهر 🔹حبیب بن مُظَهَّر (یا مُظاهر) بن رئاب از قبیله بنی‌اسد و کنیه او ابوالقاسم بود که چهارده سال قبل از هجرت پیامبر گرامی اسلام(ص) در یمن متولد شد و یکی از اصحاب با وفای امام حسین(ع) در ماجرای قیام حضرت به شمار می‌آید. 🔹او عضو گروه ویژه «شرطة الخمیس» بود که نیروی ضربتی و گوش به فرمان علی(ع) محسوب می‌شد. حضور در جنگ‌های جمل، صفین و نهروان از افتخارات اوست (الاختصاص، شیخ مفید، ص2 تا 7) 🔹شب عاشورا زینب(س) نگران بی وفایی یاران شد که امام(ع) فرمود: امام فرمود: «سوگند به خدا آنها را آزمودم، دیدم همه آماده و استوار هستند و مانند اشتیاق کودک به پستان مادرش، اشتیاق به مرگ دارند». 🔸نافع می‌گوید وقتی که این سخن را از زینب علیهاالسلام شنیدم، گریه کردم و نزد حبیب بن مظاهر آمدم و آنچه را شنیده بودم به او گفتم. حبیب گفت: «سوگند به خدا اگر انتظار فرمان امام نبود هم اکنون با شمشیر به سوی دشمن حمله می‌کردم.» حبیب، اصحاب را جمع کرد و سخن نافع را به آنها گفت. همه گفتند: اگر انتظار فرمان امام نبود، هم اکنون به دشمن حمله می‎کردیم، چشمت روشن و خاطرت آرام باشد که ما استوار هستیم. 🔹حبیب برای آنها دعا کرد و با هم کنار خیام بانوان آمدند و صدا زدند «ای گروه بانوان و حرم‌های رسول خدا(ص) این شمشیرهای جوانمردان شماست که سوگند یاد کرده‎اند در غلاف نکنند مگر اینکه گردن دشمنان را بزنند و این نیزه‎های جوانان شماست که قسم خورده اند به زمین نیفکنند مگر اینکه به سینه‎های دشمن فرو کنند». از این رو زینب(س) آرام گرفت. (مقتل الحسین مقرم ص 262 - 263) 🔹حبیب بن مظاهر پس از حملات متعدد بالاخره از اسب بر زمین افتاد و چون خواست بلند شود، حصین بن تمیم با شمشیر ضربه‌اى دیگر به سر او زد و آن مرد تمیمى سر از تن او جدا کرد و حبیب به مقام رفیع شهادت و لقای الهی رسید. @hafezenevelayat